ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج
ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

زنان ایرانی با حقوق خود آشنا شوید

زنان ایرانی با حقوق خود آشنا شوید

این وحشت منحوس!

«معصومه الف 15 ساله و اهل یکی از روستاهای اطراف طبس است. پدر ندارد و با مادر و دو فرزند دیگر خانواده به تهران مهاجرت کرده است. مادر و معصومه در کارخانه‌ای به کارگری مشغول‌اند. معصومه با مرد جوانی آشنا می‌شود و او را همسر آیندة خود در نظر می‌گیرد. عصر جمعه‌ای که آن دو برای گردش بیرون می‌روند، مرد جوان معصومه را به گاراژی در میدان ------ می‌برد و او را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد. معصومه به علت علاقه‌اش به او ابداً انتظار چنین رفتار خشنی را ندارد. مرد جوان از بهت معصومه استفاده می‌کند و به مردان متعددی (حدود 20 مرد دیگر) تلفن می‌زند و آنها را به محل جرم و جنایت خود فرا می‌خواند. همگی در آن عصر جمعة شوم به معصومة کوچک و بی‌دفاع تعرض می‌کنند و او را با پرداخت مبلغی ناچیز (650 تومان) از گاراژ بیرون می‌اندازند. اما ماجرای معصومه در اینجا تمام نمی‌شود. او که توان راه رفتن ندارد، این بار مورد تعرض سه سرنشین مرد اتومبیلی قرار می‌گیرد. پلیس این صحنه را می‌بیند و معصومه را به کانون اصلاح و تربیت می‌فرستد.»

سخنرانی پروانه قاسمیان، مترجم و مربی بهداشت جنسی در کانون اصلاح و تربیت، در دومین نوبت از کارگاه سه نوبتة «خشونت جنسی خانگی» با شرح ماجرای معصومه شروع شد که حاضران را متأثر کرد.
قاسمیان در سخنان خود در این کارگاه، که به‌همت مرکز فرهنگی زنان و در سالن مشارکت‌های مردمی پارک نظامی گنجوی برگزار شد، به گزارش‌های جهانی از جمله گزارش کمیسیون حقوق بشر در سال 1993 استناد کرد و گفت: «از 400 مورد خشونت خانگی گزارش‌شده در پنجاب پاکستان، دویست مورد منجر به مرگ شده است.» به گفتة وی، آماری که در گزارش اف‌بی‌آی منتشر شده نشان می‌دهد که صدو دو هزارو پانصد زن در امریکا قربانی تجاوز شده‌اند، در حالی‌که نشریة تجاوز در امریکا آمار واقعی این گروه را ششصدو هشتاد هزار نفر تخمین زده است.

قاسمیان گفت: «در پرو، 70 درصد جرم و جنایت‌های گزارش‌‌شده به پلیس، پروندة زنان کتک‌خورده از همسرانشان است» و نتیجه‌گیری کرد: «با توجه به آمار و ارقام فوق است که بیانیة وین، خشونت با زنان را خشونت با بشر می‌خواند و اعلام می‌کند که زنان از حیث آمار، در خارج از خانه امنیت بیشتری دارند تا در داخل خانه.»

وی در ادامه به انواع خشونت‌های جنسی خانگی در ایران اشاره کرد و گفت: «یکی از موارد اعمال خشونت با زنان سلطه بر روابط جنسی آنان است. مفهوم قانون تمکین به مرد حق می‌دهد که، بدون اعتنا به آمادگی جسمانی و روانی همسر خود، با او همبستر شود که اجبار بر همبستری در دیدگاه‌های جدید حقوقی به تجاوز جنسی تعبیر می‌شود.»

پروانه قاسمیان افزود: «ادعای زن مبنی بر ارضا نشدن، دلیل قابل استماعی در محاکم نیست مگر این‌که زن بتواند وجود بیماری‌های خاصی را که منشأ جسمانی داشته باشد در مرد به اثبات برساند.»
وی یکی دیگر از خشونت‌های جنسی با زنان را برخوردهای اجتماعی ناشی از فقدان بکارت دانست و گفت: «فقدان بکارت به قتل دختران به دست افراد ذکور خانواده (قتل‌های ناموسی) منجر می‌شود. ضمن آن‌که امروزه برای اثبات باکرگی، اشکال جدیدی به چشم می‌خورد مانند مراجعه به پزشک (با حضور مرد) و گرفتن برگة مهرشدة تأیید باکرگی از او که این عمل دختر در شرف ازدواج را به غایت تحقیر می‌کند.»

قاسمیان، با تأکید بر این‌که حقوق جنسی زنان به دست خودشان تعیین نمی‌شود، گفت: «روش‌های پیشگیری از بارداری به دو نوع قابل برگشت و غیرقابل برگشت است که زنان فقط در به کار گرفتن روش‌های قابل برگشت، مانند استفاده از قرص‌های ضد بارداری، تا حدودی آزادی عمل دارند و برای استفاده از روش‌های غیرقابل برگشت به اجازة کتبی شوهر نیاز دارند.»
وی چندهمسری را نوعی خشونت جنسی دانست که در ایران مجاز شمرده می‌شود و در پایان سخنرانی خود تأکید کرد: «هر زمان خشونت بیشتر پذیرفته شده، شدت اعمال آن نیز بیشتر شده است. بنابراین ما زنان باید به جایی برسیم که هیچ خشونتی را تحمل نکنیم.»

نازنین کیایی‌فرد، کارآموز وکالت، دیگر سخنران این کارگاه بود که به نقد قوانین خشونت پرداخت. وی در ابتدای سخنان خود تأکید کرد که می‌خواهد دیدی مثبت به قوانین داشته باشد: «هر وقت صحبت از قوانین می‌شود، ما زنان آنها را سد بزرگی بر سر راه خود می‌دانیم و مأیوسانه با آنها برخورد می‌کنیم. اما موارد مثبتی برای زنان در قانون وجود دارد که باید آنها را شناخت و به نحو احسن از آنها استفاده کرد.»
وی سپس به مادة 1103 قانون مدنی اشاره کرد و گفت: «طبق این ماده، زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با هم هستند. از طرفی، اموری که در عرف اجتماعی توهین محسوب می‌شود یا رفتاری که با عشق و احترام و مهر میان دو همسر منافات داشته باشد، از جمله خشونت جنسی، سوء معاشرت تعبیر می‌شود؛ و از طرف دیگر، رعایت تمایل جنسی همسر را هم می‌توان از لوازم حسن معاشرت دانست. بنابر این ماده، زن می‌تواند در صورت بروز خشونت جنسی، حتی تقاضای طلاق کند.»
وی به مادة 1108 قانون مدنی اشاره کرد و گفت: «در این ماده آمده است که اگر زن بدون عذر موجه حاضر نشود با همسر خود زندگی کند یا با او رابطة جنسی داشته باشد، حق گرفتن نفقه نخواهد داشت. عذر موجه یعنی خوف بدنی، مالی یا شرافتی. از سوی دیگر، خشونت جنسی با زن به معنی وادار کردن و اجبار او به عمل جنسی، کتک زدن زن حین عمل جنسی و درخواست عمل جنسی به دفعات پی‌درپی است که همة اینها از مصادیق خوف بدنی است که خود عذر موجه است و می‌تواند معافیت زن و خارج شدن از حالت نشوز را به دنبال داشته باشد و زن می‌تواند محل زندگی خود را عوض کند.»

کیایی‌فرد در ادامه، با اشاره به مادة  یازده بیست و دو قانون مدنی، عیوبی را که در مرد مانع از ایفای وظیفة زناشویی می‌شود برشمرد و گفت: «کشیده شدن بیضه (خصاء)، ناتوانی جنسی مرد (عنن) به شرط این‌که ولو یک‌بار عمل زناشویی را انجام نداده باشد و مقطوع بودن آلت تناسلی مرد به شکلی که قادر به عمل زناشویی نباشد عیوبی است که موجب حق فسخ برای زن می‌شود.»
وی افزود: «طبق مادة 1125 قانون مدنی، جنون و عنن در مرد هرگاه بعد از عقد هم حادث شود موجب حق فسخ برای زن خواهد بود؛ ولی طبق مادة 1124، جنون زن اگر بعد از نکاح عارض شود، برای مرد حق فسخ ایجاد نمی‌کند و این نکتة مثبتی است برای زنان

کیایی‌فرد سپس با اشاره به مادة  هزارو صودو بیست و سه  قانون مدنی گفت: «شش عیب در زن موجب حق فسخ برای مرد می‌شود: وجود زایدة گوشتی در واژن که مانع از عمل لقاح شود (قرن)، جذام، لک و پیس پوستی (برص)، بسته بودن مجاری ادرار و مجاری حیض (افضاء)، زمین‌گیری و نابینایی از هر دو چشم. عیوب زن در صورتی موجب حق فسخ برای مرد می‌شود که این عیوب در حین عقد وجود داشته باشد.»
وی با مرور مادة 1127 قانون مدنی اظهار داشت: «هرگاه شوهر بعد از عقد مبتلا به یکی از امراض مقاربتی شود، زن حق خواهد داشت که از نزدیکی با او امتناع کند و امتناع به علت مزبور مانع حق نفقه نخواهد بود. مادة 1130 نیز اشعار می‌دارد در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می‌تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه می‌تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد، زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می‌شود. حال می‌توانیم خوف بدنی ناشی از خشونت جنسی را که بر بدن زن تحمیل می‌شود یا تکرار به دفعات عمل جنسی را از سوی زوج به‌زور و اجبار از مصادیق بارز عسر و حرج بدانیم.»
نازنین کیایی‌فرد در پایان سخنان خود اظهار داشت: «قانونگذار اجبار و خشونت جنسی را مذموم دانسته است و این را می‌شود از مجازات قتلی که برای زنای به عنف اختصاص داده است تشخیص داد. مجازاتی که در هیچ جای دنیا به این شدت وجود ندارد.»

سخنران بعدی این کارگاه دکتر مریم ش پ ، متخصص اعصاب و روان و عضو هیئت علمی دانشگاه -----، بود که در ابتدای سخنرانی خود اعلام کرد که فمینیست نیست، اما از این‌که در یک جمع زنانه از اختلالات و انحرافات جنسی سخن می‌گوید احساس راحتی می‌کند، و اشاره کرد که شش سال است در کلینیک اختلالات جنسی زیر نظر دکتر ---- کار می‌کند. وی سپس مراحل رابطة جنسی سالم را برشمرد: «تمایل جنسی، تحریک، ارگاسم و بازگشت
وی اعلام کرد: «20 درصد کسانی که به کلینیک مراجعه می‌کنند در تمایلات جنسی خود دچار مشکل هستند که این موضوع به دلیل ناهماهنگی در زندگی زناشویی است. کمبود میل جنسی به دو صورت کم بودن تمایلات جنسی و تنفر از رابطة جنسی (در کسانی که سابقة سوء استفادة جنسی دارند) بروز می‌کند و بیشتر جنبة روانی دارد

پس از سخنرانی‌ها، زنان شرکت‌کننده در کارگاه به چهار گروه کارگاهی کوچک‌تر تقسیم شدند و نظرهای خود را در پاسخ به پرسش‌هایی دربارة خشونت جنسی خانگی مطرح کردند.
شرکت‌کنندگان در پاسخ به این پرسش که «چه عواملی سبب می‌شود که زنان در زندگی خشونت‌آمیز جنسی باقی بمانند؟» علاوه بر توجه به عوامل ذهنی، بر عوامل اجتماعی و قانونی نیز تأکید داشتند. ناآگاهی عمیق مرد و زن نسبت به خشونت جنسی، به‌طوری‌که گاه مردان نمی‌دانند برخی از رفتارهایشان نوعی خشونت است؛ ناآگاهی زنان از مسائل جنسی ـ پیش از ازدواج ـ و یادگیری از شوهر به‌عنوان الگوی رابطة جنسی ـ پس از ازدواج؛ برخوردار نبودن زنان و مردان از تربیت جنسی؛ نگریختن زنان از چرخة خشونت به دلیل فقدان ارگان‌های حمایتی مانند خانه‌های امن؛ نداشتن استقلال اقتصادی و همچنین پشتوانه‌های خانوادگی و قانونی که زنان را وامی‌دارد تا مرد را تکیه‌گاه خود ببینند و به دلیل ترس از طلاق و نگرانی از سرنوشت فرزندانشان در خانه بمانند؛ تأکید بر «بردباری زنان» به‌عنوان ارزشی فرهنگی (زنی که انواع خشونت‌ها را در خانواده تحمل می‌کند از جانب اطرافیان و جامعه ستایش می‌شود)؛ ترس از انگ خوردن از سوی دیگران با این نگرش که قربانی مقصر است (مانند این جمله که مکرر از زبان مادران خطاب به دخترانشان شنیده می‌شود که: تو چه کردی که شوهرت این کار را کرد؟)؛ ‌بی‌توجهی به مسائل جنسی زنان؛ باورهای سنتی مانند این‌که «باید شوهر را ارضا کرد» یا «با لباس سفید رفته‌ای و باید با کفن سفید برگردی» و باورهای اعتقادی مانند لزوم تمکین جنسی زن از مرد؛ شرم داشتن از بیان مشکل جنسی؛ تأثیر و نقش اولین تجربة جنسی در زندگی زنان و پذیرش خشونت از ابتدا؛ احساس منفعل بودن و قدرتمند دانستن طرف مقابل در رابطة جنسی؛ عادت کردن به خشونت؛ علاقه داشتن به طرف مقابل و ترحم نسبت به وی و در نتیجه تحمل رابطة خشونت‌بار؛ و بالاخره برخوردار نبودن زنان از اعتمادبه‌نفس در مقابل خشونت‌کننده از جملة دلایلی بود که زنان برای باقی ماندن در چرخة خشونت ذکر کردند. آنان بیش از هرچیز بر اهمیت رفع موانع اجتماعی در بیرون آمدن از دایرة خشونت و لزوم آموزش رفتار جنسی به دختران، زنان و مردان تأکید داشتند. کسانی که بر «عادت کردن به خشونت» تأکید کرده بودند، در واقع «مقصر دانستن قربانی خشونت» را که رفتاری شایع در بسیاری از فرهنگ‌هاست پذیرفته بودند.

«آیا مردانی که از طرف همسرانشان ارضا نمی‌شوند جلب زنان دیگر می‌شوند؟» این پرسشی است که همواره زنان را برای توجیه رفتار مردان با آن روبه‌رو می‌کنند. بیشتر شرکت‌کنندگان در کارگاه به این نگرش انتقاد داشتند و تنها تعداد معدودی از آنان یکی از علل داشتن روابط خارج از خانواده را در مردان ارضا نشدن جنسی آنان از جانب همسرشان دانستند. منتقدان این نگرش معتقد بودند که نگریستن به زن به‌عنوان کالایی جنسی و وجود فرهنگ مردسالاری مرد را تنوع‌طلب تربیت می‌کند. آنان این پرسش را مطرح کردند که چرا زنانی که ارضا نمی‌شوند به‌سراغ مردان دیگر نمی‌روند؟ و این‌که مردانی هم هستند که ارضا نمی‌شوند، اما به طرف زن‌های دیگر نمی‌روند. آنان معتقد بودند که وفاداری امری تربیتی است. همان‌طور که زن تربیت شده تا وفادار بماند، پس مرد هم می‌تواند تربیت شود. در این بحث همچنین این انتقاد به زنان مطرح شد که چشم خود را بر تنوع‌طلبی مردان می‌بندند و به عمل مردان مشروعیت می‌بخشند. شرکت‌کنندگان معتقد بودند که زن و شوهر باید مشکلات جنسی‌شان را با یکدیگر در میان بگذارند و این عقیده را دور بریزند که روابط جنسی فقط مورد علاقة مردان است. با توجه به پاسخ‌های داده‌شده، بیشتر شرکت‌کنندگان بر نقش تربیت در رفتار جنسی مردان و زنان تأکید داشتند. آنان تنوع‌طلبی مردان را نتیجة تربیت فرهنگ مردسالارانه، و چشم‌پوشی زنان از رفتارهای نادرست مردان را از عوامل تداوم این نوع رفتارها می‌دانستند.

آیا زنی هست که تاکنون آزار جنسی ندیده باشد؟ هر زنی لااقل یک تجربه در این باره دارد، تجربه‌ای که هیچ‌گاه بیان نمی‌شود. شرکت‌کنندگان در پاسخ به این پرسش که «آیا تا به حال آزار جنسی را در خانه تجربه کرده‌اید؟» از تجربیات خود در کودکی و نوجوانی سخن گفتند. اکثر آنان مورد آزار جنسی قرار گرفته بودند، اما برخی این نوع آزار را در خانه تجربه نکرده بودند.
برخی از زنان هم از تجربة خشونت جنسی خانگی خود سخن گفتند. بسیاری از زنان با این مشکل روبه‌رو بودند که شوهرانشان نیمه‌شب آنها را از خواب بیدار می‌کنند و قصد برقراری رابطه دارند، در حالی‌که ممکن است آنان آمادگی این رابطه را نداشته باشند. برخی بیان می‌کردند که در چنین وضعیتی خواستة همسر را پاسخ می‌گویند، اما پس از آن احساس خوبی ندارند. برخی هم از این جهت خوشحال بودند که پس از برقراری رابطه، چند روزی از دست شوهران خود آسوده می‌شوند. زنان معتقد بودند که مردان به‌سختی می‌پذیرند که ممکن است در رابطة جنسی مشکل داشته باشند و به همین دلیل کمتر به روان‌پزشک مراجعه می‌کنند و، به تبع آن، زنان بیشتر آسیب می‌بینند. برخی از زنان مسن‌تر از نیازهای جنسی خود و بی‌توجهی همسرانشان به این مسئله سخن گفتند. آنان معتقد بودند که برقراری رابطة جنسی فقط به منظور فرزندآوری نیست، اما بسیاری از افراد فقط از همین منظر به زن نگاه می‌کنند.

آگاهی از خشونت، روش‌های مقابله با آن را نیز پیش رو قرار می‌دهد. «اگر مورد خشونت جنسی واقع شوید چه می‌کنید؟» خودکشی، تهدید به متارکه، کتک زدن متقابل، صحبت و مشاوره با روانکاو، تلاش برای طلاق، سکوت برای حفظ زندگی، دعوا، قهر و آشتی، واگذاردن رابطة جنسی به زمان‌های دیگر، از جملة پاسخ‌های زنان شرکت‌کننده بود. اقدام به خودکشی ـ در صورتی که تجاوز از سوی فردی غیر از شوهر باشد ـ از مواردی بود که زنان مطرح کرده بودند.
گرچه زنان در مورد آزارهایی که دیده بودند صحبت کردند، اما بیان همین تجربیات برای بسیاری از آنان دشوار بود. این امر بیانگر این واقعیت است که تابوی مسئلة جنسی و خشونت جنسی هنوز در جامعة ما پرقوت است و همچنان مسئله‌ای خصوصی و شخصی شمرده می‌شود. در حالی‌که ذکر تجربیاتی از این دست نشان می‌دهد که خشونت جنسی مسئله‌ای خصوصی نیست، مختص به قشر و طبقة خاصی نیست و زندگی بسیاری از ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
در سومین کارگاه «خشونت جنسی خانگی»، انجمن حمایت و یاری آسیب‌دیدگان اجتماعی آماری از یک‌سال فعالیت خود ارائه داد. بر طبق این آمار، 70 درصد تماس‌گیرندگان با این انجمن زنان بوده‌اند و بیشترین زمان تماس آنها صبح بوده است که همسرانشان در منزل نبوده‌اند. و این گویای نیازی است که زنان برای حل مسائل خود دارند.
در این کارگاه، دو تن از اعضای مرکز فرهنگی زنان در نقش «زن آسیب‌دیده» و «دوست یا خویشاوند زن آسیب‌دیده» و همچنین دو تن از زنان شرکت‌کننده در کارگاه در نقش «مادر» و «دختر» مشکلات و مسائل زنان آسیب‌دیده، مشکلات مادران و دختران را در حوزة آموزش مسائل جنسی و نقش زنان دیگر را که شاهد اعمال خشونت بر زنان فامیل، دوست یا غریبه هستند به شکلی نمایشی و خلاق اجرا کردند و راهکارهای برون‌رفت از چرخة خشونت را به بحث گذاشتند.
نتیجة کارگاه سه نوبتة «خشونت جنسی خانگی» فراخوان برای مبارزة زنان و مردان با خشونت تا 8 مارس بود و در اطلاعیة آن از زنان و مردان دعوت شده بود تا برای مبارزه‌ای جمعی و سازماندهی‌شده با این امر، در جلسات کمیتة امضا به مجلس، قوة قضاییه و مراجع قانونی؛ کمیتة جمع‌آوری مدارک و گزارش‌های مستند مربوط به خشونت با زنان؛ کمیتة فعالیت هنری برضد خشونت؛ کمیتة آموزش به مردان و زنان در مورد خشونت با زنان و کمیتة پخش جزوه‌های آموزشی برای دختران و پسران شرکت کنند. در این فراخوان آمده است: «خشونت علیه زنان امری انتزاعی نیست و همة ما زنان درگیر آن هستیم. پس برای کاهش خشونت علیه زنان باید مبارزه کرد، به خاطر خودمان، به خاطر دخترانمان و به خاطر کل جامعه.»

در کارگاه سه نوبتة «خشونت جنسی خانگی» همچنین گزارش کارگاهی که پیش‌تر مرکز فرهنگی زنان با عنوان «مسئولیت فردی و خشونت خانگی» برگزار کرده بود ارائه شد.
در کارگاه مذکور، حدود 80 نفر شرکت داشتند که 50 نفرشان (33 مجرد و 17 متأهل) پرسش‌نامه‌ای را دربارة میزان اطلاعات جنسی خود پر کردند. 58 درصد مجردها و 53 درصد متأهل‌ها اطلاعات جنسی خود را ناکافی ارزیابی کرده بودند. اکثر افراد شرکت‌کننده در کارگاه (88 درصد مجردها و 81 درصد متأهل‌ها) دارای مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر بودند و باقی نیز مدرک دیپلم داشتند. با آن‌که اکثر آنان فعال در تشکل‌های زنان یا دانشجویان و همچنین علاقه‌مند به مسائل زنان بودند، برای نخستین بار از دوستان و همکلاس‌هایشان در مورد مسائل جنسی شنیده بودند (67 درصد) و تنها 2 درصد آنان اطلاعات خود را از کتاب و 6 درصد از خانوادة خود کسب کرده بودند. 67 درصد دختران مجرد گفته بودند که در خانوادة آنها یا دربارة مسائل جنسی صحبتی نمی‌شود یا صحبت دربارة آن بد و ناپسند تلقی می‌شود. 60 درصد شرکت‌کنندگان نیز اولین تجربه‌شان را از سن بلوغ غافلگیرکننده و ناخوشایند عنوان کردند.
بررسی پرسش‌نامه‌ها نشان داد که تنها 53 درصد زنان متأهل شرکت‌کننده در کارگاه از عملکرد اندام‌های جنسی خود اطلاع کافی داشتند و اطلاعات آنها بیشتر دربارة نحوة جلوگیری از بارداری بود (88 درصد) و تنها 24 درصد آنان دربارة استمنا اطلاعات کافی داشتند. جالب آن‌که 29 درصد زنان متأهل نمی‌دانستند که اطلاعاتشان دربارة ارگاسم درست است یا نه و دربارة آن شنیده بودند و 18 درصد آنان هیچ‌چیز دربارة ارگاسم نمی‌دانستند!

تجربة برگزاری کارگاه «خشونت جنسی خانگی» نشان می‌دهد که ما زنان بسیاری از مسائل را نمی‌دانیم و زمانی که در برابر پرسش‌های مربوط به بدن خود و نیازهای جنسی قرار می‌گیریم و از تجربیات یکدیگر باخبر می‌شویم، به فکر می‌افتیم که از کلیشه‌ها فراتر رویم و وجود خود را بیشتر بشناسیم.
 

گزارشی از کارگاه سه نوبتة «خشونت جنسی خانگی»
4، 11، 18 شهریور ـ پارک نظامی گنجوی

منبع پایگاه مجله زنان

با تشکر از شما : علی سلطانی مجد  تاریخ قرارگیری مطلب بعدی 12/12/1385

انزال زود رس قسمت سوم

انزال زود رس قسمت سوم
 

در مقاله های گذشته توضیح کامل ارگاسم و انزال رو دادم .اینکه اونها چی هستند و چرا افراد انزال دیرتری می خواهند. چرا نمی توانند انزال را کنترل کنند . اینکه متاسفانه شهریت و تکنولوژی و رشد فکری افراد قادر بوده که تمرکز انسان رو بهم بزنه و انزال رو تشدید کنه. حال زمان اون رسیده که شروع کنیم و یکی یکی راههای جاری رو که افراد برای دیر انزالی انجام میدهند رو بررسی کنیم تا در نهایت ببینیم چه باید کرد؟

نکته اساسی این است که برای جلوگیری از انزال زودرس باید توانست که استرس و تحریکاتی رو که به ذهن و آلت وارد می آید رو خنثی کرد. تمام راههای فعلی هم که تا کنون پیشنهاد شده در راستای این اهداف است. حال ببینیم اینها چقدر عملی هستند! اما توضیح اینکه تمامی این راهها توسط بعضی ها اجرا میشود و برای بعضی ها هم به دلایلی تاثیر دارد. من کاری به تاثیر این راهها بروی بعضی ها و اینکه چرا این راه رو انتخاب می کنند ندارم و تنها دلیل رد کارهای اونها نظر شخصی منه. هر کس مختاره که کاری رو که صلاح می دونه و روش تاثیر داره انجام بده

1- یکی از کارهایی که برای به تعویق انداختن انزال توصیه می شود ( و البته من با توجه به اینکه آن را قبلاٌ توضیح دادم خودم این راه را اصلاٌ قبول ندارم! ) این است که عنوان می شود در طول رابطه به آلت خود فکر و یا تمرکز نکنید! در مرحله اول توصیه می کنند که برای این منظور سعی کنید درلحظاتی که حساس می باشد دیگر به رابطه فکر نکنید و حواس خود را معطوف به واکنشهای زن کنید! اگر نتیجه نداد در مرحله دوم بطور کلی حواس خود را از رابطه پرت کنید و به ناراحتی ها و مشکلاتی که با آن در گیر هستید فکر کنید !! حتی بعضی ها عنوان می کنند که در ذهن شعر می خوانند تا بتوانند به هر نحوی شده کنترل خود را از رابطه منحرف کنند! این تئوری اعتقاد دارد که مرد قادر است هر زمان که خواست به رابطه برگردد و برای خود جشنی از شادمانی و لذت فراهم سازد! در واقع این تئوری می خواهد رابطه از جانب مرد را یک فداکاری نیز از جانب وی القا بنماید! به هر حال هر چیزی که هست این راه به اعتقاد من کاملاٌ احمقانه و مسخره است . از طرفی این راه با تعریف که از ارگاسم ارائه کرده بودم اصلاٌ همخوانی ندارد و فرد مجبور است که مدام در طول رابطه گریز بزند و از رابطه خارج گردد. اینکار به اعتقاد من پایانی بغیر از یک ارگاسم ناقص ندارد.

2- راه دیگری که پیشنهاد می دهند تا بواسطه آن تمرکز بروی آلت کمتر گردد این است که پیشنهاد می گردد از مواد مخدر و یا مشروبات الکلی استفاده گردد. چرا که این موارد فرد را تا حدی به اصطلاح خمار میکند و آرامش خاصی را بر وی حاکم می سازد. در نتیجه دیگر از هیجان و اضطراب خبری نخواهد بود ضمن اینکه این حالت با کند کردن قدرت تمرکزی مغز بروی اطراف باعث می شود که مغز نتواند خود را مدام بروی یک منطقه متمرکز کند. در نتیجه تمام این تاثیرات باعث می شود که انزال بیشتر طول بکشد. این راه نیز به اعتقاد من به همان مسخرگی راه قبلی می باشد و کاملاٌ بی مصرف تلقی می گردد. اینکه رابطه بر قرار کنید اما کاملاٌ خمار به آن ادامه بدهید خارج از در نظر گرفتن مسائل جانبی استفاده از این موارد (چه خوب و چه بد! ) چیزیست که بطور کلی خنده دار و فاقد فایده توصیف خواهد شد...

3- راه دیگری که عنوان می کنند استفاده از داروهای آرام بخش می باشد. تاثیرات آن و دلایل استفاده از آن دقیقاٌ طبق مورد بالا می باشد. مسلماٌ نتیجه و نظری که بروی آن خواهد بود چیز جالب توجه ای نخواهد بود. از طرف دیگر این داروها بعد از مدتی تاثیر خود را بروی بدن از دست خواهند داد و دیگر بدن نسبت به آنان واکنشی را نشان نخواهد داد..

4-مورد بعدی راهی است که شنیده ام بعضی ها تجویز می کنند مبنی بر مالیدن کره و چربی به آلت جنسی!! قصد از این مورد این است که فکر می کنند با این شیوه می توان آلت را بطور مصنوعی چاق کرد و توسط چربی جذب شده قدرت حساسیت آلت را پایین آورد!! . در این زمینه باید بگویم که اولآٌ پوست به این شیوه تحت هیچ شرطی چربی جذب نخواهد کرد. دوماٌ اینکه پوست آلت چربی داشته باشد ربطی به دیر انزالی ندارد . سوماٌ این کار بشدت کثیف و غیر بهداشتی است . خواهشاٌ اگر هر زمانی چنین اراجیف بی پایه ای را شنیدید بسرعت گوینده را مورد شماتت قرار دهید تا جای دیگر این چرندیات را تحویل سایرین ندهد...


5-راه بعدی از طریق اقدام به خود ارضایی پیش از رابطه می باشد.. این روش به اعتقاد من چیز چندان جالبی نیست. البته از این طریق تا حدی اضطراب و هیجان فرد می خوابد اما باز هم اگر رابطه گرم بشود مجدداٌ فرد به همان شرایط پیشین بر خواهد گشت. از طرف دیگر اینگونه خود ارضایی در راستای خود ارضاییهای مسموم و آموزشهای غلطی است که بدن دریافت می کند و بطور کامل آن را در مقوله
انزال توضیح دادم. در ادامه ایرادات اینکار می توان ذکر کرد که اولاٌ هیچ زنی از این حرکت زوجش احساس خوبی نخواهد داشت و دوماٌ با انجام این عمل انرژی بی خودی از فرد تلف خواهد شد که در طول رابطه کاملاٌ نیاز است....

6-مورد بعدی استفاده از حنا می باشد !! من این راه را فقط بصورت اتفاقی از چند نفر بومی شنیدم و هیچ ایده ای در موردش ندارم. از نظر تئوری مالیدن حنا به آلت می تواند باعث دیر انزالی گردد اما اینکه واقعاٌ در عمل هم این نتیجه را بدهد و دارای موارد جانبی هم نباشد چیزیست که من اطلاعی از آن ندارم. حنا در سطح پوست باعث سفت شدن آن می گردد ( گرچه بعداٌ پوست سیاه رنگ می شود و شکل وحشتناکی بخود می گیرد! ) این بومیان ماهی گیرانی بودند که مدام مجبور بودند طنابهای ضخیم آویخته به تور ماهیگیری را با دست بکشند. آنها به کف دستهای خود حنا می زدند و با ضخیم کردن پوست کف دست مانع از ایجاد جراحت برروی سطح دست می شدند. این افراد ادعا می کردند که با استفاده از حنا پوست آلت خود را ضخیم می کنند و دیگر از تحریکات شدید خبری نیست و در نتیجه مدت زمان طولانی مشغول رابطه هستند و تنها به ارگاسم رسیدن روحی در آنان باعث انزال می گردد...چقدر این ماجرا می تواند صحت داشته باشد من نمی دانم و این تنها توسط تحقیقاتی که دانشجویان گیاه شناسی و دارو سازی می توانند انجام دهند معلوم خواهد شد. شاید بتوانند داروی جدیدی را به ثبت برسانند..

7-راه بعدی استفاده از داروهای بی حسی می باشد. این داروها عموماٌ برای این منظورها ساخته نمی شود ولی افراد در واقع یک بی حس کننده می خواهند! داروهایی مثل لیدوکایین و یا اسپری های بی حسی دندان و غیره ... این داروها می تواند نتیجه بخش باشد و عوارض خاصی هم در کوتاه مدت ندارد. در واقع می تواند برای درمانهای مقطعی بکار رود تا اضطراب فرد از بین برود. اما در دراز مدت می تواند به بیضه ها آسیب برساند. از طرفی ممکن است که حتی در همان کوتاه مدت هم برای بعضی ها که مورد حساسیت دارند نا راحتی های پوستی فراهم سازد. اسپری ها و کرم هایی البته به طور کل برای این منظور ساخته شده است اما آنها هم همین موارد را دارند ضمن اینکه نایاب و گران هم هستند. استفاده از اسپری برای بعضی افراد که بیش از اندازه تحت تحریک باشند بدلیل مورد آموزش بدنی غلط که در مبحث انزال گفتم بطور کل می تواند حتی بی تاثیر هم باشد! و بدتر اینکه فرد مشاهده می کند که بسرعت انزال گشته و اکنون آلتش دیگر امکان نعوذ را هم ندارد!!
این اسپرها عموماٌ توسط هنرپیشه های پورن استفاده می گردد. این سوال رو اینجا پاسخ بدهم که چگونه آنها می توانند زمانهای طولانی رابطه داشته باشند؟
گروه کمی از آنان که بطور کامل کنترل بدنی خود را تصحیح کرده اند و قادرند خود را نگه دارند (بحثی در مورد اینان نیست ). گروهی از آنان از اسپری های یاد شده استفاده می کنند و در سکانسهای متفاوت مدام آن را تجدید می کنند و طبیعتاٌ شما نمی بینید! بسیاری از آنها بارها و بارها انزال می گردند ولی این سکانسها از فیلمها حذف می شود تا شما نبینید! اما از همه شنیدنی تر برای شما این است که این افراد سکانس مربوط به ارگاسم رو در اول کار می گیرند!! و بعد در زمان تدوین آن را آخر فیلم می گنجانند! در نتیجه شما می بینید که فرد بعد از مدتی طولانی انزال شدید و قوی نیز دارد!

8- راه دیگری که عنوان می کنند این است که در لحظه انزال سریعاٌ آلت خارج گردد و محکم زیر آلت را با دو انگشت فشار دهند! حالا این وسط معلوم نیست که رابطه جنسی بر قرار شده یا شکنجه جنسی! اینکه شما یکمرتبه درد شدیدی را به خود وارد کنید تا انزال فراموشتان گردد کار بنظر من احمقانه ای می زند!
ضمن اینکه اصلاٌ با تعریفی که از ارگاسم و انزال ارائه دادیم جور در نمی آید. از همه بدتر اینکه این خود آزاری می تواند در لحظاتی که فرد تحت تحریکات جنسی می باشد و به اصطلاح حواسش سر جاش نیست! باعث آسیب وارد شدن به اندام جنسی گردد..

اینها راههایی بود که عموماٌ توسط افراد تجویز می گردد و من معایب هر کدام را جداگانه توضیح دادم. راههای دیگری هم هست که توضیح اونها از خود راه بی مصرفتر می باشد که از توضیح آن معذورم...پس چه باید کرد؟ .. راهکار تنها استفاده طبیعی از قابلیت بدن تحت یک برنامه درمانی می باشد که در صورت انجام صحیح آن انزال و ارگاسم براحتی کنترل و قابل دسترس خواهد بود... مقاله بعدی توضیح این پروسجر طبیعی درمانی است...
 

با تشکر از شما : علی سلطانی مجد    تاریخ قرارگیری مطلب بعدی : 11/12/85