ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج
ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

شخصیت جنسی و یا زندگی جنسی چیست ؟

شخصیت جنسی و یا زندگی جنسی چیست ؟

منبع : پایگاه پزشکان بدون مرز   انتخاب مقاله : پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

شخصیت جنسی افراد با هویت جنسی آنها تفاوت دارد در واقع هویت جنسی یکی از اجزاء زندگی جنسی افراد است . هویت جنسی قابل مشاهده ترین جزء از اجزاء زندگی جنسی انسانها می باشد . پس هرگز زندگی جنسی را برابر با شهوت جنسی ندانید . کم نیستند افرادی که برای مقابله با غریزه جنسی و جلوگیری از شهوت جنسی به اشتباه با زندگی جنسی خود مقابله می کنند و در انتها به زندگی جنسی خود در تمام عمر آسیب می زنند . . نکته مهم که هرگز نباید فرموش کنیم این است که اجتماع ، وجدان و دین بر سلامت شخصیت جنسی  افراد تاکید دارند .

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ،  افراد در صورتی فعالیت جنسی نرمال و  روابط زناشویی موفق خواهند داشت که  تمامی مراحل شخصیت جنسی را به شکل صحیح طی کرده باشند و در حال حاضر زندگی جنسی نرمال داشته باشند .

شخصین جنسی و یا زندگی جنسی ۵ مرحله دارد که باید تمامی آنها طبیعی باشد تا فرد در انتهای آن یک عملکرد جنسی طبیعی  و رضایت بخش داشته باشد . این ۵ مرحله به شرح زیر است :

۱ - هویت جنسی    ۲ -جهت‌گیری جنسی   ۳ - تمایل جنسی   ۴ - نقش جنسی   ۵ - عملکرد جنسی

شما قبل از اینکه به مرحله عملکرد جنسی برسید ، باید از سلامت خود در ۴ لایه دیگر اطمینان حاصل کنید . در زیر به بررسی این ۵ قسمت از زندگی‌ جنسی  می پردازیم :

۱ - هویت جنسی
بالاخره من دخترم یا پسر؟
پایه‌ای‌ترین و بدیهی‌ترین سوال در مورد زندگی جنسی یک آدم این مرد است  : «من دخترم»، «من پسرم». اگر شما این مورد را بدون هیچ شکی در مورد خودتان قبول داشته باشید می توان گفت در این لایه جنسی مشکلی ندارید؛ یعنی هویت جنسی سالمی دارید.

اما اگر در ذهنتان سوالاتی به شرح زیر باشد  ، شما از یک اختلال رنج می‌بری د: «من پسری هستم که در کالبد یک دختر گرفتار شده‌ام» یا «من دختری هستم که در کالبد یک پسر گرفتار شده‌ام».

تعجب نکنید. در ایران خودمان هم این بیماری که به اختلال هویت جنسی معروف است، وجود دارد شما اگر در این سایت  جستجو کنید مقالات زیادی  در رابطه با هویت جنسی و تغییر جنست  پیدا خواهید کرد ، حتی جستجوی عبارت ” تغییر جنسیت ”  در گوگل نیز شما را به مقالات تغییر جنسیت سایت پزشکان بدون مرز راهنمایی می کند .

اگر این افراد مذکر باشند، یک بدن مردانه و یک ذهن زنانه یا بهتر بگوییم یک مغز زنانه دارند. هویت جنسی، عمیق‌ترین لایه زندگی جنسی یک انسان است و کسانی که به این بیماری مبتلا هستند، فکر و ذکرشان خلاصی از بدنی است که با مغزشان جفت و جور نیست.

تحقیقات هم نشان داده است که تنها راه درمان اختلال هویت جنسی، تغییر جنسیت است. البته قبل از تغییر جنسیت، لازم است این افرادلااقل برای چند ماه در میان جنس مخالف زندگی کنند و به سبک زندگی آنها رفتار کنند تا بعدا  از عمل خود پشیمان نشوند. همچنین لازم است طی جلسات متعدد به وسیله روانپزشک و روانکاو مورد بررسی قرار گیرند .

یادتان باشد که احتمال خیلی کمی وجود دارد که شما به این اختلال مبتلا باشید. مثلا اگر دختر هستید و در کودکی به تفنگ و ماشین علاقه داشته‌اید، نشانه اختلال هویت جنسی نیست. گاهی افراد ناراحتی‌های خود را به این مسئله پیوند می‌دهند. حتی موارد زیادی تماس با سایت داشته ایم که عنوان کرده اند ” من ازدختر بودن خسته شده ام ” و یا دوست دارم دختر باشم ” و یا ” اگر پسر باشم موفقتر می شوم ” . اینها اختلال هویت جنسی نیست . اینها شکایت از وضعیت موجود می باشد .

پس نتیجه می گیریم  که به احساس زنانگی یا مردانگی هر فرد از خود هویت جنسی گفته می شود . به تعریفی دیگر اعتقاد درونی شخص به این مسئله که او فردی است مونث ، مذکر ، دوسوگرا یا خنثی .
هویت جنسی حاصل ترکیب سه عامل بیولوژیک ، زیستی ، روانی و واکنش های روانی .
 

۲ -جهت‌گیری جنسی
من به کدام جنس علاقه دارم؟
این یکی از بحث‌برانگیز‌ترین لایه‌‌های زندگی جنسی – به‌خصوص در چند دهه گذشته - بوده است. خیلی ساده، بحث این لایه در این مورد است که شما دگرجنس‌گرا هستید یا همجنس‌گرا.

البته اگر بخواهیم دقیق‌تر و واقعی‌تر بگوییم، یک طیف وجود دارد که در یک طرفش افرادی وجود دارند که منحصرا همجنس‌گرا هستند و در یک طرفش آدم‌هایی که فقط از جنس مخالف خوش‌شان می‌آید (البته از لحاظ جنسی). با تعریف‌هایی که از سلامت روانی در میان اقوام ، ملل و ادیان مختلف وجود دارد، در بین اقوام منطقه خاور میانه همجنس‌گرایی یک بیماری به حساب می آید که نیاز به درمان دارد.  نکته جالب این است که حتی ایرانیانی که سالهاست به اروپا و ایالات متحده مهاجرت کرده اند همجنسگرایی را به شکل علنی نمی پسندند ( شبکه های ماهواره ایی که در ایالات متحده به وسیله مهاجرین آسیایی اداره می گردند نیز برای خود محدودیت هایی در نظر گرفته اند )  باز دقت کنید اگر خیلی رفیق باز هستید و یا روحیات مردانه و یا خلقیات زنانه به شدت قوی دارید؛ به این معنی نیست که همجنس‌گرا هستید.

۳ - تمایل جنسی
میل جنسی من چگونه بیدار می‌شود؟
خب! شما از ۲ لایه پیش، سالم بیرون آمده‌اید و به فرض مذکربودن قبول دارید که پسر هستید و به جنس مخالف‌تان علاقه جنسی دارید. حالا می‌رسید به لایه سوم؛ لایه‌ای که خیلی از بیماری‌هایی که این طرف و آن طرف می‌شنوید، در آن قرار دارند. تمایل جنسی یعنی اینکه انجام‌دادن چه کارهایی و دیدن چه چیزهایی فرد را تحریک می‌کند.

کسی هم بیمار است که به صورت‌‌های غیرعادی و غیرمعمول تحریک شود؛ مثلا تماشاگران جنسی حتما باید یک صحنه جنسی را ببینند، هرزه‌دراهای تلفنی حتما باید با یک بیچاره از همه جا بی‌خبر از طریق تلفن حرف‌‌های رکیک بزنند و… به کلمه‌‌های «فقط» و «حتما» توجه کنید. اگر کسی هم به شکل معمول و هم با یکی از این راه‌ها میل جنسی‌اش تحریک می‌شود، بیمار نیست.

به نظر می‌رسد در ایران، تماشاگری جنسی شکلی دیگر پیدا کرده است. کسانی که فقط با دیدن فیلم‌‌های مبتذل می‌توانند به تحریک جنسی برسند، یک‌جورهایی از این مشکل رنج می‌برند چون حتی در کنار همسرشان محتاج تماشای این صحنه‌ها می‌شوند و از همین‌جا خیلی از حرف و حدیث‌ها شروع می‌شود.با توجه به افزایش دوباره مزاحمت‌‌های تلفنی در ایران به نظر می‌رسد، بخشی از این مزاحمان همان هرزه‌درایان تلفنی باشند.

علاوه بر اینها، خودارضایی، در ایران یک نوع بیمــاری در میل جنسی است. طولانی‌شدن سال‌هایی که نوجوان و جوان به خاطر ازدواج‌نکردن، دســــت به خودارضایی می‌زند، می‌تواند حتی موجب مشکلاتی در زندگی زناشویی شود؛ ضمن اینکه احساس گناه احتمالا شدیدی که جوان ایرانی با خودارضایی دارد را نمی‌توان نادیده گرفت. بد نیست بدانید که خودارضایی گاهی ماهیتی کاملا غیرجنسی دارد؛ یعنی فرد آن را به عنوان راهی برای رفع تنش‌ها و اضطراب‌‌های روزمره‌اش به کار می‌برد. در این حالت، اضطراب که حل شود خودارضایی هم خود به خود حل می‌شود. دقت کنید در تک تک این موارد، مشاورین می‌توانند شما را راهنمایی کنند.

۴ - نقش جنسی
آیا رفتارهای من زنانه است یا مردانه؟
لایه چهارم زندگی جنسی، ابراز علنی هویت جنسی است؛ یعنی حالا که من فهمیدم مردم یا زن چطور این زنانگی و مردانگی را در رفتارهایم نشان دهم؟ حتما خودتان هم دیده‌اید که پسرهای ۲ ساله ماشین بازی و دختر‌‌های ۲ساله عروسک‌بازی را ترجیح می‌دهند.

هم پسرها و هم دخترها ۳ سالشان که شد، ترجیح می‌دهند با همجنس‌‌های خودشان بازی کنند و در ۴سالگی اگر از آنها بپرسید که چه شغلی را دوست دارند، معمولا شغل‌‌های مربوط به جنس خودشان را می‌گویند.

البته اگر اطرافیان‌تان یا خودتان از این کلیشه‌ها پیروی نکردید، نباید نگران باشید چون در دهه‌‌های اخیر به این خاطر که نقش‌‌های جنسیتی خیلی قاتی‌پاتی شده‌اند و ماماهای مرد و مهندس‌‌های زن تا دلتان بخواهد زیاد شده‌اند، متخصصان رفتار جنسی معتقدند هیچ نوع بیماری‌ای در این لایه وجود ندارد. فقط یادتان باشد که خیلی وقت‌ها تمایل به کارهای مربوط به جنس مخالفتان به این لایه سطحی‌تر زندگی جنسی مربوط است، نه آن لایه عمیق هویت جنسی.

۵ - عملکرد جنسی
آیا من زندگی زناشویی موفقی خواهم داشت؟

سلامت در عملکرد جنسی یعنی اینکه فرد بتواند کاری کند که هم خودش و هم همسرش از یک تجربه جنسی لذت ببرند و راضی باشند. این به شرطی است که طرف مقابل هم مشکلی نداشته باشد. ۷۰ درصد طلاق‌‌های ما به خاطر مشکل داشتن زن و شوهرها در همین لایه زندگی جنسی است. متاسفانه ما در تمام شئون زندگی‌مان بین سنت و مدرنیته گیر کرده‌ایم.

مشکل شایعی که در این زمینه در ایران وجود دارد، به تخیلات جنسی مردان مجرد برمی‌گردد. آنها با دیدن فیلم‌‌های غیراخلاقی رفتاری شبه‌مدرنیستی پیش می‌گیرند و سپس در همه جوانب، توقعات بالایی از همسر آینده‌شان دارند ؛ توقعاتی که بعضی‌هایش با فرهنگ ما و … نمی‌خواند. همین تنش، باعث می‌شود که زن ایرانی در زندگی زناشویی، مضطرب و مرد ایرانی ناراضی باشد و این زمینه مشکلات دیگر است.

با افزایش سن عملکرد جنسی چه تغییری می کند ؟

با افزایش سن ، بطور طبیعی تغییراتی در بدن مرد و زن بوجود می آید که موجب کاهش تدریجی روابط زناشویی می شود .آین تغییرات طبیعی است ؛ اما اگر در حدی بود که باعث نارضایتی شما یا همسرتان گرددو یا اگر بطور ناگهانی ایجاد شد ، لازم است به پزشک مراجعه کنید .

این مشکلات  بیشتر به تخصص های مجاری ادراری ( ارولوژی ) ، زنان وزایمان و روانپزشکی  ارتباط دارد .

تغییر طبیعی دیگری که می تواند موجب مشکل در رابطه زناشویی شود ،کم شدن ترشحات زنانه است که موجب خشکی مجاری زنانگی ( مهبل )  می شود .این مشکل نیز با مراجعه به پزشک نیز براحتی  برطرف میگردد.
علاوه بر این . مسایل دیگری نیز وجود دارد که در روابط زناشویی مشکل ایجاد می کند.؛ بیماری قند خون ، مصرف برخی داروها ، مصرف سیگار و الکل .بنابر این هر چند روابط زناشویی ، یک مسئله بسیار شخصی و خصوصی است اما اگر در این مورد مشکلی دارید حتما آن را با پزشک در میان بگذارید ؛ زیرا بسیاری از این مشکلات قابل درمان است .
 
ادراک هیجانی و روابط زوجین

برای اینکه یک زوج  روابط زنا شویی سالمی داشته باشید تنها اموزش روابط زناشویی  کفایت نمی کند موارد بسیاری است که  در نزدیکی عاطفی و روحی زن و شوهر موثر است  . دانستن نکات زیر به شما کمک خواهد کرد تا رابطه ای سرشار از عشق و دوستی با همسر خود داشته باشید :

۱- ازدواج و زندگی زناشویی یک بافت سرشار از عاطفه می باشد.

۲- در ازدواج هایی  که  دو فرد با یکدیگر در تعارض و تضاد باشند ، برانگیختگی های هیجانی زیادتری دیده می شود . به عبارت دیگر ، بیشتر تعارض ها و اختلافات بین زوجین به دلیل برانگیختگی های هیجانی صورت می گیرد.

۳- افراد در توانایی دریافت و تشخیص دقیق عواطف خود و دیگران با یکدیگر تفاوت دارند. مثلاً بعضی از زوج ها آشکارا نسبت به علائم هیجانی همسرشان بی توجه هستند و آنان را نادیده می گیرند یا آمادگی سوء تعبیر و عدم تشخیص صحیح این عواطف را دارند. مثلاً حالت غمناکی یا اندوه همسر خود را به عنوان عصبانیت و خشم تفسیر می نمایند.

۴- انسان ها دارای تفاوت های قابل توجهی در توانایی ابراز صریح عواطف خود می باشند. مثلاً برخی از زوج ها عادت دارند پیام های هیجانی مبهم و گیج کننده ای به طرف مقابل خود بدهند (هم زمان، هم می خندند و هم اخم می کنند ). پژوهشگران دریافته اند که ارتباط با ثبات و معناداری بین تفاوت های فردی در توانایی ابراز دقیق و صحیح عواطف و تشخیص آن ها با شادی های زندگی و روابط زناشویی مطلوب وجود دارد.

۵- زوج های خرسند در مقایسه با زوج هایی که رابطه ی زناشویی و هیجانی خوبی با هم ندارند، احساس هم دلی بیشتری به هم نشان می دهند ونسبت به احساسات یکدیگر حساسیت بیشتری به خرج می دهند.

۶- زوج های ناراضی از زندگی زنا شویی در عکس العمل به رفتار نامناسب همسرشان مقابله به مثل می کنند.

۷- زنان بهتراز مردان در ابراز دقیق عواطف و تشخیص آن ها عمل می نمایند. برای مثال وقتی که یک زن پیام هیجانی مثبتی به شوهرش می دهد، احتمالاً از علائم غیر کلامی-بدنی ( مثل لبخند زدن ) و از یک لحن صمیمانه در هنگام سخن گفتن استفاده می نماید. از طرف دیگر، مردان تمایل به استفاده از پیام های مبهم و مختلط (ترکیبی) دارند. برای مثال هنگامی که مردی می خواهد پیام هیجانی مثبتی به همسرش بدهد، این پیام هم همراه با خنده است و هم همراه با علائم بالقوه تهدید کننده ای چون حرکات ابرو یا چشم .

۸- ناتوانی مردان در تشخیص و ابراز دقیق عواطف، علت مهم و اساسی ازدواج های ناموفق است. برای مثال در برانگیختگی های هیجانی بالا در طول کشمکش های زناشویی ( که از طریق اندازه گیری علائم فیزیولوژیکی مثل ضربان قلب یا فشار خون مشخص می شود ) مردانی که از زندگی زناشویی خود راضی نمی باشند و با همسران خود اختلاف دارند، علائمی از گوشه گیری یا انزوای هیجانی و بی عاطفگی از خود نشان می دهند، روان شناسان آن را «حصار سنگی» نامیدند.

۹- زوج های شاد و خوشبخت نسبت به زوج های ناسازگار، هم در اظهار و ابراز عواطف و هم در استنباط، تشخیص و دریافت عواطف، عملکرد بهتری از خود نشان می دهند.

۱۰- برخی از مردان احساس می کنند که هم زمان از دو طرف مورد تهدید واقع می شوند : یکی از طرف موقعیت هایی که قادر به کنترل آن ها نمی باشند و یکی هم از طرف عواطف ناخوشایند و منفی، چون اضطراب و اندوه که بوسیله این موقعیت ها ایجاد می شوند. این مردان هنگامی که احساس آسیب پذیری وناتوانی می نمایند، عصبانی می شوند و مایل به تجربه حالت هایی هیجانی هستند تا از آن طریق احساس کنند قادر به کنترل موقعیت ها می باشند.

۱۱- در زمینه زندگی زناشویی ، وضعیت فوق بدین معنی است که احتمالاً یک شوهر به تقاضای همسرش جهت استقلال بیشتر، با واکنش های خشم آلود به این نوع گستاخی پاسخ دهد تا واکنش های مضطربانه، و علت بروز چنین واکنشی احتمالاً ترس از دست دادن همسر است. این خشم و عصبانیت ممکن است منجر به رفتارهای تخریبی شود که با جنگ و دعواهای خانوادگی و ضرب و شتم های جسمی و خشونت آمیز همراه است.

۱۲- در تعامل های پر از تنش و تعارض زندگی زناشویی، حتی شوهرانی که بسیار مقاوم و شکیبا می باشند، احساس درهم شکسته شدن می نمایند و در مقابل علائم جسمانی و منفی شدیدی ( چون انقباضات و دردهای معدی، افزایش ضربان قلب، تعریق کف دست، سردرد و… ) که آنان را تهدید می کند، احساس ناتوانی، اضطراب و دستپاچگی می نمایند.

در چنین شرایطی، مردان ممکن است به صورت خودکار و غیر ارادی دچار خشم شوند. روی هم رفته و بر اساس یافته های مطالعات انجام شده بر روی تعامل های زندگی زناشویی، فرض می شود که اگر زوجین از عواطف همسرانشان آگاه شوند و بتوانند عواطفشان را به صورتی واضح و آشکار به یکدیگر اطلاع دهند و ابراز نمایند، زندگی بهتری خواهند داشت. برای این کار لازم است تا نسبت به علل، جوانب و پیامدهای عواطفشان بر زندگی زناشویی شان آگاه گردند.

چگونگی ارتباط صحیح جنسی
۱) مراحل واکنش جنسی طبیعی
زن ومرد یک سلسله واکنش های فیزیولوژیک به صورت طبیعی نسبت به تحریکات جنسی از خود بروز می دهند . این واکنش به شکل طبیعی خود در چهار مرحله ی ۱) پیدایش انگیزش ، ۲) پلاتو ۳) ارگاسم ، ۴) و فرونشینی اتفاق می افتد .

۱- مرحله پیدایش وانگیزش

مرحله انگیزش با تحریک روانی ، تخیل وتجسم ، وجود موضوع مطبوع و دلخواه یا ترکیبی از هر دو به وجود می آید .
۲-  مرحله پلاتو
با ادامه یافتن تحریک در محوطه ارگاسمی انقباض مشخصی اتفاق می افتد . دستگاه تناسلی تحریک جنسی می گردد و کلیتوریس بالاتر قرار می گیرد گرچه به آسانی قابل لمس نیست حجم پستانها در زن افزایش می یابد . و همین طور آلت مرد سفت تر می شود . این مرحله بین ۳۰ ثانیه تا چند دقیقه در نوسان است .
۳- مرحله ارگاسم
این مرحله عبارت از( اوج لذت جنسی و رها شدن تنش های جنسی است .) پس از ارگاسم مرد تا مدتی ارگاسم دیگری ندارد ( ناگذاری)
اما یک زن می تواند ارگاسم های متعدد و پشت سرهم داشته باشد .
۴- مرحله فرونشینی
بازگشت بدن به حالت سکون اولیه ،احساس آرامش ، خوشی و رفع تنش های عضلانی از مشخصات این مرحله است .
با ظهور ارگاسم این مرحله سریعتر روی می دهد .

در انتها فراموش نکنید  میل جنسی در زن و مرد از نظر شرایط بروز آن اختلاف دارد. مرد از نظر جنسی طوری است که در شرایط مساعد آمادگی پیدا می کند و با تحریک مناسب توان عمل جنسی در تمام مدت را دارد ولی زن در زمانهایی خاص که ارتباط به زمان قاعدگی نیز دارد آمادگی بیشتری برای آمیزش و همبستری دارد و بیشترین آمادگی جسمانی زن در زمان تخمک گذاری و رشد تخمک است.

منبع : پایگاه پزشکان بدون مرز   انتخاب مقاله : پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

با شکست عشقی و تلخی برهم خوردن رابطه چگونه کنار بیاییم؟

با شکست عشقی و تلخی برهم خوردن رابطه چگونه کنار بیاییم؟

منبع : سایت مردمان

 انتخاب مقاله : پایگاه اینترنتی تنظیم خانواده asheghi4u

 

تقریباً همه ما یکبار درد برهم خوردن یک رابطه عاشقانه را در یک نقطه از زندگی تجربه کرده ایم. خیلی از افراد مجبورند که طی دوره دانشگاه با اولین شکست عشقی خود کنار بیایند. درک سختی و دردناک بودن برهم خوردن یک رابطه مهم مقدور نیست مگر اینکه خودتان هم شخصاً آنرا تجربه کنید. احساس غم و ناامیدی شدید واکنشی متداول به این اتفاق در زندگی است. تحقیقات روانشناسی نشان میدهد که واکنش احساسی به برهم خوردن یک رابطه عشقی بسیار شبیه به واکنش به فقدان های بسیار بزرگتر و غم انگیزتر مثل مرگ یکی از عزیزان یا تشخیص یک بیماری خطرناک می باشد. در زیر به واکنش های احساسی متداول به برهم خوردن یک رابطه عاشقانه اشاره می کنیم:

·        انکار: باور و قبول کردن اینکه رابطه تان تمان شده است، خیلی سخت است. خیلی دردناک است که ببینید رابطه تان برای طرفتان که آنقدر دوستش داشتید و به او اعتماد داشتید، دیگر ارزش و اهمیتی ندارد.

·        ناامیدی و غم: احساس تنهایی و ناراحتی کردن، گریه کردن زیاد همه کارهایی طبیعی هستند. ممکن است نیاز بسیار شدیدی به برقراری ارتباط با شریک عشقی سابقتان احساس کنید. زمان های خاص در طول روز مثل صبح ها که از خواب بیدار می شوید، خیلی سخت خواهند بود.

·        ترس: تصور کردن زندگی بدون شریک عشقیتان وحشت آور خواهد بود. ممکن است واهمه داشته باشید که دیگر نتوانید عشقی برای خود بیابید و باز احساس خوشبختی کنید.

·        عصبانیت: خشم و عصبانیت دربرابر شریک عشقی گذشته که این درد و رنج را برایتان فراهم کرده است یک واکنش احساسی دیگر است.

·        مقصر کردن خود و احساس گناه: ممکن است به این فکر بیفتید که چه کار شما باعث برهم خوردن رابطه شده است و تلاش کنید که از شریک عشقی سابقتان فرصتی دوباره تقاضا کنید. اگر این شما بوده باشید که رابطه را خاتمه داده است، ممکن است از ناراحت و غصه دار کردن طرفتان احساس گناه کنید.

·        حسادت: ممکن است از تصور بودن شریک عشقی سابقتان با شخصی جدید بترسید و احساس حسادت کنید.

·        سر در گمی: بدون کسی که آنقدر دوستش داشتید، زندگی بی معنی و عجیب به نظر می آید. ممکن است از خودتان بپرسید که کی هستید و زندگیتان بدون او چه معنا و مفهومی دارد.

·        آسودگی: ممکن است تاحدودی از احساسات منفی مربوط به رابطه که درنتیجه دعواها، ناامنی ها و یا خستگی ایجاد می شده، احساس فراغت و آسودگی کنید.

آیا خوب می شوم؟

اگر رابطه تان به تازگی برهم خورده است، ممکن است با خودتان فکر کنید که کی بهتر می شوید. کلیشه "گذر زمان همه زخم ها را التیام می دهد" در این رابطه واقعاً کاربرد دارد. بااینکه روند این جریان ممکن است طولانی و سخت به نظر بیاید، احساسات دردناک فقدان از دست دادن یک رابطه عشقی با گذر زمان از بین می رود. اما، هر چیزی که روند فراموشی را مختل کند، مثل دیدن دوباره شریک عشقی گذشته یا امید داشتن به برقراری مجدد رابطه، جرقه احساسات را دوباره روشن می کند. برای فراموش کردن این درد باید قبول کنید که رابطه تان از دست رفته است و هیچ راهی برای دست یافتن به دلایل بر هم خوردن آن وجود ندارد.

برای بعضی ها یک اتفاق پایانی (مثل بی محلی از طرف عشق قدیمی در زمان نیاز یا یک بحث و دعوای شدید) به فراموش کردن رابطه کمک می کند.

هیچ راه فراری برای تجربه نکردن آن درد احساسی بعد از برهم خوردن رابطه وجود ندارد. احساسات شما نشاندهنده اهمیت طرفتان در زندگی شما و توانایی خودتان در ایجاد صمیمیت با کسی و عشق ورزیدن است.

اما کارهایی هست که می توانید برای مراقبت از خودتان و آسانتر کردن این ناراحتی در طول این مدت انجام دهید:

·     از دوستان و خانواده کمک بگیرید. حمایت اجتماعی یکی از مهمترین فاکتورها در کنار آمدن بااین فقدان است. از دوستان و افرادی که به حرفهایتان گوش می دهند و به شما برای ادامه زندگی انگیزه می دهند کمک بگیرید. گذراندن وقت با دیگران ممکن است که در ابتدای کار برایتان دشوار باشد اما کمکتان میکند بفهمید که کسان دیگری هم در زندگیتان هستند  که نگران شما هستند و حمایتتان میکنند.

·     به دنبال راه هایی برای خاتمه دادن به رابطه باشید. ارتباط مداوم با شریک عشقی سابق باعث می شود که التیام یافتنتان به تاخیر بیفتد و به حس عزت نفستان هم لطمه بخورد. وقتی ارتباط با او شدیداً ناراحت و غمگینان می کند از دیگران کمک بگیرید. نوشتن نامه خداحافظی، برگرداندن یادبودها، و گذاشتن همه عکس ها و نامه ها و همه یادبودهای رابطه قبلی در یک جعبه مجزا می تواند به پیشرفت روند فراموش کردن شما کمک کند.

·     برنامه روزانه داشته باشید. سازمان دهی کردن زمانتان و داشتن برنامه می تواند به کم کردن فشار روحی شما کمک کرده و فکرتان را از عشق قدیمی به مسائل دیگر زندگی معطوف کند. باید سعی کنید انرژی ذهنیتان را به انجام کارها و پروژه های دیگر هدایت کنید.

·     در زندگیتان تغییر ایجاد کنید و به طرز خلاقی ابراز احساس کنید. علایق، فعالیت ها و رابطه های جدیدی در زندگیتان ایجاد کنید. دکوراسیون محل زندگیتان را تغییر دهید. کارهایی انجام دهید که شما را یاد عشق قدیمیتان نیندازد. برنامه های جدید با دوستان و خانواده برای تعطیلات بگذارید. در فعالیت هایی شرکت کنید که به بهبودی شما کمک می کند و توزانی دوباره به زندگیتان می بخشد مثل کارهای هنری، شعر و موسیقی.

·     نزد مشاور بروید. می توانید نزد یک مشاور روانشناس بروید و درمورد احساساتتان با او صحبت و دردودل کنید.