پیرو گزارشات و بررسی مشاوره های صورت گرفته در واحد مشاوره پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده ، با توجه به پدیده گسترش رابطه با جنس مخالف و ارتباط سهل با جنس مخالف ، متسافانه عامل بدبینی ، بی اعتمادی و شک نسبت به گذشته طرف مقابل در امر ازدواج روبه افزایش است و حتی گاها باعث خودداری برخی افراد از ازدواج میشود
این حق فردی میباشد که در صورتی که زندگی سالم و پاکی داشته ، انتظار داشته باشد همسری پاک در اصطلاح قسمت وی شود ، اما فراموش نکنیم خیلی افراد هستند گناهانی مرتکب شده اند و پس از آنکه متوجه گناه خود شده اند ضمن خودداری از انجام و تکرار آن به درگاه خداوند توبه کرده و خداوند توبه کاران را دوست دارد و چه بسا بعد از آن متحول شده اند با این پیش گفتار سعی میشود به سوالاتی که در این خصوص در ذهن افراد شکل میگرد پاسخ دهیم
سوال رایج مگر در قرآن کریم ذکر نشده است که مردان پاک با زنان پاک و مردان بدکاره با زنان بدکاره ازدواج میکنند ؟ پس چرا برخی پسران که رابطه جنسی داشته اند با دختری که قبلا رابطه نداشته ازدواج میکنند ؟
آیه ای که شما به آن استناد میکنید آیه 26 از سوره نور به شرح ذیل میباشد
«الْخَبیثاتُ لِلْخَبیثینَ وَ الْخَبیثُونَ لِلْخَبیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ
لِلطَّیِّبینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ أُولئِکَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا
یَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَریمٌ»
ترجمه: زنان بد کار و ناپاک شایسته مردانى بدین صفتند و مردان زشتکار ناپاک شایسته زنانى بدین صفتند و بالعکس زنانى پاکیزه و نیکو لایق مردانى چنین و مردانى پاکیزه و نیکو لایق زنانى به همین گونهاند و این پاکیزگان از سخنان بهتان که ناپاکان دربارهشان مىگویند منزهند و از خدا به ایشان آمرزش مىرسد و رزق آنها نیکو است.
آیهی مبارکهی فوق بیان یک امر تکوینی نیست که خلاف آن اتفاق نیافتد، بلکه یک بیان یک امر تشریعی و عقلی است. یعنی خداوند متعال به انسان عاقل و مؤمن امر و توصیه مینماید که در دام عشق یک زوج یا زوجهی فاسد قرار نگیرد، چرا که آن دو کفو (همتای) یک دیگر نیستند و به طور قطع زندگی موفقی نخواهند داشت.
همانگونه که خداوند متعال در آیه 221 از سوره بقره میفرماید
وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَ لا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکینَ حَتَّى یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ یُبَیِّنُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ
ترجمه: با زنان مشرک ازدواج مکنید تا ایمان آورند و
یک کنیز با ایمان بهتر است از خانمى مشرک هر چند آن خانم مورد شگفت و خوشایندتان
باشد و با مردان مشرک ازدواج مکنید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از آقایى مشرک
بهتر است هر چند که مورد شگفت و خوشایند شما باشد آرى مشرکین شما را به سوى آتش
دعوت مىکنند و خدا به سوى جنت و مغفرتى به اذن خود مىخواند و آیات خود را براى
مردم بیان مىکند تا شاید متذکر شوند.
بدیهی است که تحقق اوامر و توصیههای خداوند متعال، معصومین علیهمالسلام و هر ناصح
دیگری، منوط به توجه و اطاعت مخاطب است. لذا اگر مخاطب توجه و اطاعت ننماید، آن امر
واقع نمیگردد.
اگر دز ازدواج اعتماد وجود نداشته باشد و ازدواج با شک و تردید و بدبینی شکل بگیرد ، آن ازدواج سرانجام خوشایندی بهمراه ندارد ، لذا توصیه میشود در این خصوص به گفته طرف مقابل اعتماد کنید و مدام در گذشته یکدیگر دنبال نقاط ضعف نباشید
خانواده بهعنوان زیر بناییترین رکن هر جامعه است که
استحکام و بنیان آن جزو ضروریات اساسی است طلاق این زیربنا را متزلزل ساخته و
تاثیرات حادی بر جامعه دارد. رابطه جنسی شکل دهنده بخشی از ادراکات زوجین از همدیگر
است و ادراکات جنسی در بین زوجین ارتباط مثبت با رفتارهایی دارد که نگهدارنده و
تداومبخش ازدواج است تحقیقات نشان داده است که صمیمیت جنسی با صمیمیت عاطفی در
ارتباط است (گریف، 2001) همچنین مشکلات جنسی به سادگی در متن یک رابطه زناشویی سست
و لرزان پدیدار میشود...
این مشکلات با سلطهگری، تنبیه، حسادت، ترس از
بیوفایی و تعارضهای مداوم در زمینههای دیگر زندگی همبستگی دارد (هاربین، 1997)
براساس نظریه ناسازگاری جنسی، عدم توافق جنسی زوجین اولین و مهمترین عامل طلاق است
فرض اصلی این نظریه این است که کامیابی جنسی به ازدواجی موفق و پایدار منجر میشود
و ناکامی جنسی طلاق را به دنبال دارد. جوهر این نظریه بر این اصل استوار است که از
میان تمام عواملی که در پس مشکلات خانوادگی به ویژه مشکلات منجر به طلاق وجود دارد،
عدم کامیابی جنسی است که بر دیگر عوامل زمینهای تقدم دارد.
اگر زوجی در روابط زناشویی کامیاب باشند از بسیاری از
مشکلات به راحتی در میگذرند و زندگی خوبی را سپری میکنند. برعکس نبودن یک رابطه
جنسی مناسب زمینه را برای دامن زدن به مشکلات جزیی و تبدیل آن به مشکلات بزرگ مهیا
میسازد. به بیان دیگر میخواهم اینطور بگویم که عوامل دیگر از جمله پول، شغل،
فرزندان و تاثیر دیگر افراد و دخالت آنها در خانواده، تا زمانی که رضایت جنسی وجود
دارد تاثیر قابل ملاحظهای بر گسیختگی خانواده ندارد و هیچ یک از عوامل بالا در
صورت عدم رضایتجنسی و زناشویی نمیتوانند از فروپاشی خانواده جلوگیری کنند.
براساس این نظریه، لذتجویی جنسی اختصاص به سن خاصی
نداشته و به تعبیری دیگر فراسنی محسوب میشود. مجموعه لذات از جمله لذت جنسی، برای
تمام سنین امری غریزی و خدادادی است تفاوت موجود فقط به خاطر شیوه تظاهر آن است در
برخی پژوهشهای معدودی که در ایران انجام شده است عامل 40 درصد طلاقها، عدم رضایت
جنسی عنوان شده است بنابراین آیا به نظر شما لازم نیست در جهت آموزش جنسی
خانوادهها، از جمله زوجین جوان و جلوگیری از تبعات اجتماعی بعدی طلاق اقدام عاجلی
صورت پذیرد؟! در حالی که به راحتی میتوان با آموزش جنسی زوجین جوان که در آغاز راه
زندگی هستند از بروز مشکلات جنسی و اختلافات زمینهساز طلاق پیشگیری کرد.
منبع : سلامت ایران