از کجا بفهمیم کسی را دوست داریم یا نه،چطور بفهمم دوستش دارم یا نه،نمیدونم دوستش دارم یا نه،جواب این سوال باتوجه به شیوه زندگیتان، دیدگاهی که نسبت به خود و دنیای اطراف دارید و اهدافی که برای آیندهتان درنظر دارید میتواند تغییر کند ولی به هرحال، آنچه در ادامه میخوانید، در مورد نشانههای عشق و دلبستگی یک بینش کلی (مبتنی بر تحقیق) به شما میدهد تا بتوانید در مورد احساسات خود مطمئن شوید.
1) نسبت به آن فرد اعتیاد دارید: عشق حتی روی مغز انسان هم اثر میگذارد. به
محض آغاز یک رابطه عاطفی، آن منطقه از مغز که مربوط به ایجاد احساس سرخوشی و
رضایتمندی میشود، شروع به فعالیت میکند. علاوه بر این قسمت، ناحیه دیگری در
مغز که مربوط به برانگیختن افکار وسوسهانگیز است نیز فعال میشود. رفتهرفته
با عمیقتر شدن رابطه و طولانیتر شدن عمر آن، اگرچه افکار وسوسهانگیز ممکن
است به شدت قبل نباشند، ولی حس سرخوشی و رضایتمندی با همان شدت قبل، حتی با
فکر کردن به طرف مقابل، در انسان ایجاد میشود.
2) واقعا میخواهید که خانواده و دوستانتان آن فرد را دوست داشته باشند: اگر از
اینکه خانواده و اطرافیانتان طرز فکر مثبتی در مورد شخص مورد علاقهتان دارند،
لذت میبرید، این خود نشاندهنده این واقعیت است که شما شدیدا مجذوب او شدهاید
و علاقهتان نسبت به وی رو به افزایش است.
3) پیروزیهای او را جشن میگیرید (هرچند زمانی که خودتان شکست خورده باشید):
اگر حقیقتا عاشق کسی باشید، از مشاهده پیشرفتهای او در زمینه آنچه خود از
انجامش ناتوان هستید، به قدری احساس خوشحالی و رضایت میکنید که انگار خودتان
به آن موفقیت دست پیدا کردهاید. چرا که یک زوج عاشق یکدیگر را جزئی از وجود
خود میدانند و از اینکه شاهد پیروزی هم در عرصههای دشوار باشند، به جای احساس
سرخوردگی و بیکفایتی (به خاطر عدم موفقیت خود) احساس غرور و شادی میکنند.
4) با تمام وجود یکدیگر را دوست دارید: دوست داشتن با عشق متفاوت است اما لازمه
یک عشق واقعی، دوست داشتن است. در حقیقت عشق یعنی دوست داشتن دوسویه؛ زمانی که
هر دو نفرتان به وضوح به هم علاقه دارید. به علاوه، وقتی شخصیت طرف مقابل را
کاملا پسندیده و بینقص میپندارید، این یک نشانه بارز است که اثبات میکند
عاشق او شدهاید.
5) وقتی از هم دور هستید واقعا دلتنگ میشوید: اینکه چقدر دلتان برای یک نفر
تنگ میشود، مهمترین معیاری است که نشان میدهد تا چه اندازه عاشق او هستید.
6) به خاطر داشته باشید که عشق چیزی فراتر از یک حس خوشایند صرف و رضایت نسبت
به حضور فرد است. مطالعه روی زوجهای موفق، اثبات کرده که ثبات یک رابطه و
موفقیت آن، به سرمایهگذاری و تعهد دوجانبه نیاز دارد. اگر عشق یعنی احساس شوق
و تمایل، امنیت و راحتی، تعهد یعنی یک تصمیم حیاتی که فرد باید برای عملی شدن
این احساسات بگیرد. عشق برای شکوفا شدن و به مرز ثبات و سلامت رسیدن، نیازمند
پشتیبانی تعهد است.
منبع: هفته نامه زندگی مثبت
تاثیر رابطه مقعدی بر زندگی جنسی، تاثیر سکس از پشت بر زندگی جنسی،
1مهمترین عارضه ای که مجامعت از طریق مقعد (پشت- دُبُر) برای زن دارد این است که چون لذت حقیقی جنسی برای زن از طریق مقاربت از فرج و مجرای تناسلی حاصل می شود نه از طریق مقعد، بنابراین زن دچار سرد مزاجی و بی میلی جنسی شده و در آینده نزدیک خود را موجودی می یابد که وسیله دفع شهوت شده و خودش نباید از این عمل خدادادی لذتی ببرد.
2. زن در این نوع ارتباط دچار درد بسیار شدیدی خواهد شد که گاه تا مدتی
امکان راه رفتن درست را از او خواهد گرفت ضمن اینکه این درد فراوان،
هیچ لذتی از این رابطه جنسی برای او باقی نخواهد گذاشت.
3. از آنجا که ساختمان مقعد طوری است که ظرفیت پذیرش آلت مرد را ندارد
(برخلاف واژن یا فرج که خاصیت ارتجاعی و لغزنده دارد) و هر لحظه امکان
آسیب دیدگی ماهیچه حلقوی (اسفنگتر) دهانه مقعد و حتی پارگی آن وجود
دارد. درنتیجه زن گرفتار درجاتی از بی اختیاری مدفوع شده و نیازمند
جراحی و عوارض بعدی می شود. چون مرد در حال لذت جنسی فقط به فکر دفع
شهوت خود است و حرکات بدون کنترل او هر لحظه می تواند به زن آسیب
فیزیکی وارد کند.
4. مقعد محل ذخیره فضولات دستگاه گوارش (مدفوع) است که حاوی میکروبها
فراوانی است. در اثر مالش و دخول آلت مرد این میکروبها می توانند وارد
دستگاه تناسلی مرد شده خود و او را به عفونتهای خاصی مبتلا سازند. در
حالی که مقاربت از راه واژن یا فرج چنین عوارضی به همراه ندارد.
9. در ادامه روند قبل، مرد همچنان به پر کردن ظرفیت جنسی خود مشغول
شده و در عرض چند لحظه کوتاه به حدّ بالای کامگیری (اُرگاسمِ فعّال)
میرسد و سریعاً حجم بالای شهوت را با بیرون ریختن منی، تخلیه میکند.
امّا طرف مقابل، به دلیل ویژگی دیر فعّالی جنسی، هنوز در تکاپوست تا به
نحوی خود را هماهنگ با مرد کرده و دستِ کم به همان اندازه که او لذّت
برده، غریزه را پاسخ دهد. ولی هنوز در نیمه راه است که مرد با ریخته
شدنِ سریع (و بلکه ناخواستهی) منی به بیرون، به مرحله سرد حسیّ جنسی
وارد شده و نمیتواند پاسخگوی خوبی به واکنشِ جنسی زن (که هم اینک گرمِ
رابطهسازی است) باشد. در نتیجه این زن است که ناکام میماند و لذا
همچنان برداشتِ زن و سهم جنسی اش کمتر از مرد خواهد بود (پس، در عین
رضایت، کراهت هم باقی است. چون دیگر دل زن به این حالات خوش و آرامی
نمی گیرد و به هر حال، درصدی - حتی اندک - از ضربههای روحی به سیستم
عصب و اُرگانیسم زن وارد میشود).
10. چون دخول از قسمتِ دُبُر، توأم با محدودیّتهای فیزیولوژیک مرد و
زن است؛ از این رو، نیاز به شدّت و سختی از سوی مرد و لزوم اثرپذیری
منفعلانهی زن بوده و این فشار به مقعد زن، عصبهای تناسلی مرد را
تحریک کرده و موجب فعالیت کیسهی منی و در آخر، انزال زودرسِ منیِ مرد
میشود. مشکلِ بعدی، از هیجان افتادنِ مرد، سستی عضلات، دوگانگی مزاجِ
جنسی و حتّی سردمزاجی مرد است. به عبارتی، فقط زن آسیبپذیر نخواهد
بود. مرد در دراز مدت و در اثر استمرار این حالات، به نوعی حساسیّتهای
عصبهای آلت جنسی مبتلا شده و نسبت به زودانزالی منی، ناتوان شده و
ادامهی این زودانزالی، میتواند نوعی سردمزاجی در مرد پدید آورد.
*** سخنی لطیف از امام احساس و عقل، امام صادق (علیه السلام): از ایشان درباره آمیزش از مقعد پرسیدند. حضرت در نهایت زیبایی فرمودند: «همسرت، عروسک و عشق زندگی توست؛ پس او را با این کار اذیت مکن.» (وسائل الشیعه، ج20،ص143)
نویسنده : عباسعلی هراتیان