هر دختری که قصد ازدواج دارد باید تکلیف خود با برخی موضوعات را مشخص کند تا بتواند از درصد ریسک ازدواج خود بکاهد
صادق باشید و دلیلتان برای نامزد شدن را کاملا ارزیابی کنید. لیستی از موافقان و مخالفان ازدواج شما و نیز نامزدتان تهیه کنید. اگر هنوز درون خودتان بهدنبال دلایلی برای ازدواج کردن میگردید و میخواهید خود را به نوعی راضی کنید که برای ازدواج آمادهاید، بهتر است کمی صبر کنید چون احتمالا هنوز آمادگی لازم را ندارید. اگر لازم است نامزدتان را به ازدواج راضی کنید، باز هم به نظر نمیرسد کار درستی باشد. اگر میخواهید برای فرار یا پیشگیری از چیزی ازدواج کنید، اصلا این کار را انجام ندهید.
فقط میخواهید ازدواج کنید؟ این اصلا دلیل خوبی نیست! اگر موقع خرید لباس عروسی دچار اضطراب و سردرگمی میشوید یا وقتی سور و سات عروسیتان را میبینید، حالتان خراب میشود، بهتر است به صدای درونتان اطمینان کنید!
بهترین روش پیشبینی آینده، توجه به رفتارهای گذشته هر فرد است. در مورد گذشته همسرتان، انتخابها و تصمیمهایش بیشتر دقت کنید. ببینید رفتارهایی که در روابطش با دیگران و همینطور با خود شما در دوره آشنایی و نامزدی داشته، چطور بوده؟ به نظرتان نامزدتان چطور فردی برای ازدواج است؟ به والدین همسرتان خوب دقت کنید چراکه بچهها همان شیوه والدینشان را برای زندگی پی میگیرند.
یک ازدواج نمیتواند فقط با عشق و دوست داشتن موفق باشد. اگر قصد دارید با فردی ازدواج کنید باید نگرشها و دیدگاه شما به زندگی بسیار نزدیک به یکدیگر باشد
کیک چند طبقه، سالن گلآرایی شده و میزهای پذیرایی بزرگ و پر از خوراکیهای خوشمزه و رنگارنگ؛ همه اینها هیجانانگیز است و خیلی از جوانان رویای چنین مراسمی را در سر دارند اما بهتر است کمی فکر کنید. آیا حواستان هست که مراسم عروسی فقط یک شب است ولی ازدواج و زندگی زناشویی برای تمام عمرتان؟ باید قبل از اینکه به مراسم و جشن فکر کنید درباره تمام دلایل خود برای ازدواج فکر کنید مطمئن باشید وقت فکر کردن به لباس و کیک و تالار عروسی نیز میرسد.
در یک کلام، مواظب باشید پیش از ازدواج، مراسم و جشن عروسی بیش از خود مساله ازدواج ذهن شما را بهخود مشغول نکند. احتمالا بیشتر شما این جمله را شنیدهاید که «عشق کافی نیست»، باور کنید که زندگیهای مختلف، درست بودن این جمله را ثابت کردهاست. یک ازدواج نمیتواند فقط با عشق و دوست داشتن موفق باشد. اگر قصد دارید با فردی ازدواج کنید باید نگرشها و دیدگاه شما به زندگی بسیار نزدیک به یکدیگر باشد. اگر هنوز در مورد هر یک از این مسائل خوب فکر نکردهاید، بهتر است فکر تشکیل یک زندگی زناشویی موفق را از سر به در کنید!
به هزینههایی که رابطه زناشویی برایتان در پی دارد، خوب فکر کنید. اگر برای ازدواج با فرد مورد علاقهتان مجبورید دوستان، همکاران یا مثلا خانوادهتان را به کل کنار بگذارید، قطعا هزینه سنگینی برای شما محسوب میشود. اگر باید همه پلهای پشت سرتان را خراب کنید، آیا واقعا عاطفه یک نفر میتواند جای خالی دیگران را در قلبتان پر کند و شما هم میتوانید تمام احساستان را فقط به همان یک نفر اختصاص دهید؟! بهتر است تنها بمانید اما سالم باشید تا اینکه در کنار فرد دیگری، بیمار شوید!
خودتان را بشناسید. اگر ندانید از همسر آیندهتان چه انتظارهایی دارید، چطور میتوانید متوجه شوید که او انتخاب درستی برای شماست؟! این اصلا خودخواهی محسوب نمیشود اگر بخواهید در خلال یک رابطه، اهداف خودتان را در نظر گرفته و دنبال کنید. پس نیازها و توقعهای خودتان را امروز بیان کنید، نه زمانی که عروسی کردهاید! چه چیزهایی برایتان آنقدر مهم است که میتواند باعث بهم خوردن رابطهتان شود؟ خط قرمزهای همسرتان را میشناسید؟
موضوعاتی مثل کار و شغل، پول، روش بزرگ کردن بچهها، ارزشها و هنجارهای زندگی و... جزو مهمترین مسائلی هستند که شما باید قبل از اینکه وارد دوران نامزدی بشوید درباره تمام آنها فکر کنید و با هم به توافق برسید. ما نمیگوییم شما باید درمسائل و موضوعاتی مثل سیاست یا عادتهای زندگی یا... شبیه هم باشید. اما باید درباره علاقههای اصلی خود در زندگی خصوصی صحبت کنید شما باید درباره تمام کارهایی که دوست دارید به تنهایی یا به همراه همسرتان انجام دهید با هم صحبت کنید، حتی باید درباره آرزوهای خود برای آینده فرزندانتان نیز با هم صحبت کنید.
منابع: بخش اول پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده / بخش دوم : مجله زندگی مثبت
چیزی که برای شما به عنوان یک زن لذت بخش است برای همسرتان ممکن است زجر آور باشد ، این را باور کنید.
اینکه زن و مرد دارای تفاوتهای روحی و خلقی و جسمی فراوانی هستند شبیه یک کلیشه روانشناسی شده است، اما چارهای جز بیان هر لحظه این قبیل جملات نیست تا بالاخره به صورت ملکه در بیایند و دربافت زندگی زنها و مردها حل شوند. مادامی که این تفاوتها برای افراد جامعه شناخته نشده باشد مشکلات و عدم تفاهم در زندگیها بروز میکند و منجر به نارضایتی از زندگی میشوند.
این جمله را هم داخل در این کلیشه همیشگی ببرید که:
در زندگی مشترک در مقابل شوهرتان هرگز همدردی نکنید. مردها همدردی کردن را دوست
ندارند و ناخواسته در مقابل همدردی شما واکنشهای مردانهای از قبیل:
* تو نمیفهمی من چه میگویم!
* اصلا چرا برای تو اینها را گفتم!؟
* اگر خوابیده بودم بهتر بود تا اینها را برایت بگویم و فایدهای نداشته باشد.
* میشه انقدر وسط حرف من نپری!؟
این جملات و هر جمله دیگری که در پاسخ به همدردی شما گفته شود، قطعاً خوشایند روحیه
زنانه نخواهد بود. چه میشود کرد!؟ دو انسان متفاوت با دو ساختار جدا از هم باید
یاد بگیرند چگونه به تبادل نظر و گفتمان بنشینند.
بیشک احساسات
و عواطف زنانه شما به نحوی است که وقتی وارد خانه شوید و شوهرتان را ببینید، دلتان
میخواهد از پیادهروی سادهای که در پارک انجام دادهاید به اندازه لااقل پانزده
دقیقه برای همسرتان صحبت کنید و صدالبته تمام جزییات را هم مو به مو تعریف خواهید
کرد، اما مردها اینگونه نیستند. اگر همسر شما از محل کار به خانه برگردد،
خوشایندترین حس برایش سکوتی است که شما زمینهساز میشوید؛ البته با بیان جملات
متداولی مانند سلام و احوالپرسی و خسته نباشید و یک استکان چای.
وقتی شوهرتان به خانه برمیگردد، قدری امان بدهید باور کنید ظرف نیم ساعت خستگیاش
برطرف میشود و آن وقت شروع به پرسیدن چه خبرها و تعریف ماوقع آنچه از صبح اتفاق
افتاده کنید. مردها به این آرامش نیم ساعته احتیاج دارند.
اینکه قرار
است نیمساعت به شوهرتان زمان استراحت بدهید، اصلاً به این معنی نیست که اگر خبرهای
خوبی هست یا خدای نکرده خبر بدی شنیدهاید به همسرتان نگویید.
_ اگر قرار است خبر خوبی بدهید قطعاً شادیاش از چهرهتان تا حدی نمایان خواهد شد.
دادن خبرهای خوب با چاشنی یک پذیرایی مختصر عصرانه برای همسرتان بیشک جذاب خواهد
بود و شاید زودتر از نیمساعت خستگیاش از بین رفت، خدا را چه دیدید
_ اگر قرار است خبر بدی بدهید یا از یک جریان تلخ وی را مطلع کنید، سعی کنید لااقل
در صورتتان ناراحتی مربوط به آن موضوع موج نزند. مطلب را کمکم و با مقدمهای که
همسرتان را از نظر روحی آماده شنیدن خبر کند، بیان کنید. گفتن یک باره خبر
ناخوشایند ممکن است شب تلخی برای شما بهوجود بیاورند. به هرحال یک خبر ناخوشایند
میتواند عقبه تلخی برای خستگی از کار روزانه باشد. مردها اینگونهاند دیگر.
شاید برایتان
پیش آمده باشد که وقتی همسرتان از کار روزانه به خانه برمیگردد از او بخواهید که
از روز کاریاش برایتان تعریف کند. تعداد کمی از مردها شاید خودشان با توجه به
کتابها و مطالعات روانشناسیای که داشتهاند، بدانند شما مشتاقید کمی از روز
کاریاش بدانید و برایتان خلاصهای از روز را میگویند. اما اکثر مردها در
ساختارشان بیان وقایع روز برنامهریزی نشده است. پس اگر شما از این نمونه مردان
بخواهید برایتان از روز کاریشان تعریف کنند، باید بدانید که فقط باید یک شنونده
باشید بدون هیچ ابراز همدردی.
ممکن است همدردی شما خیلی زود آنها را به جوش بیاورد. نه اینکه همدردی شما یک
موضوع ناپسند باشد. اصلاً اینطور نیست. بلکه ساختار وجودی آنها به گونهای است که
همدردی شما را به مثابه یک ضعف در خود میپندارند و از این حس فراری اند. وقتی
همسرتان صحبت میکند آرام فقط گوش بدهید و در صدد همدردی یا دادن راهکار به او
نباشید. همین که به این مرحله دستیافتهاید که بتوانید از روز کاری خود صحبت کنید
خیلی عالی است. مطمئن باشید در گامهای بعدی موفقتر خواهید شد.
مردها دوست دارند که ببینند در زندگی شما مهم هستند .آنها این اهمیت را در ظاهر شما و آمادگی خانه تان برای مراجعت او می بینند. نمی گویم همیشه باید در حال کار خانه باشید اما سعی کنید نشان دهید که قدر زحمات او را می دانید و محیطی امن برایش مهیا می کنید. بعد از یک روز کاری هیچ چیز به اندازه ی یک چهره ی ارام و خندان شما خستگی او را به در نمی کند.
منبع : پنجره / jamejamonline.ir
گرداوری از : پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده