ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج
ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

دردودل من با شما

 

دردودل من با شما

5 دقیقه بیشتر طول نمیکشه

 سلام ،

علی سلطانی مجد هستم حرفهایی که تو این پست میذارم کمی متفاوته خودمونی مینویسم چون خدومونی بودن رو دوست دارم راحت و باز میرم جلو چون راحت بودن رو دوست دارم و دوست داشتم و دارم که اگر مطلب جدید به دستم میرسه که بتونه راهگشای توی کاربر باشه برای انتخاب بهتر برای  زندگی بهتر برات بنویسم و تو سایت بذارم  هدفم از ایجاد وبلاگ و وب سایتهای تنظیم خانواده و عاشقی برای تو همین بود نه دنبال جذب بازدید کننده بودم و نه شهرت  حتی سن و سال هم درج نکردم و ترجیح دادم نا شناس پیش برم هر کسی هر تصوری از من داره همون کافیه  تا حالا هم تو هیچ سایتی تبلیغ نکردم   هر کی اومده از تو گوگل و باقیه سایتها اومده و یا معرفی دوستانش من اون چیزی رو که میدونم در اختیار تو میذارم  تا بهتر انتخاب کنی و از تو هم انتظاری ندارم .  

ازدواج یک اتفاقه و اتفاق خبر نمیکنه  تو زندگی ما ادما این انتخابهامونه که مسیرمون رو  تغییر میده  یه انتخاب  حتی اگر کوچیک باشه میتونه کل زندگی ما رو تغییر بده و مسیرش رو  عوض کنه  اکثر ماها در انتخابهای احساسیمون ( انتخاب همسر)دچار تردید میشیم  مشکل اینجاست که هر چقدرم ادعای  منطقی بودن میکنیم باز وقتی یک جریان تمام میشه میبینیم که احساسی فکر کرده بودیم  ما ها بلد نیستیم و یاد نگرفتیم با اطمینان انتخاب کنیم و همیشه مردد هستیم  . معمولا زود وابسته میشیم  زود بهم میگیم همو دوست داریم وزود فکر میکنیم عاشق شدیم و زود  احساسات جلوی دیدگان ما رو میگیره و زود همه چیز تمام میشه و خیلی دیر اتفاق می افته که دوست داشتنهایی که زود بوجود اومده به ازدواج ختم بشه  مسئله سادست چون ما دوست داشتنم نمیدونیم چیه   

اگر فیلم عاشقانه میبینی و خودت رو جای اون هنرپیشه قرار میدی بدون که نیاز به عاشق شدن داری یا قبلا یکی رو میخواستی که بهش نرسیدی وقتی به عشقت نمیرسی تکلیفت رو باهاش روشن کن و تو خودت مشکل رو حل کن . همه یه بار راست راستکی عاشق میشن اما چندین بار الکی الکی وابستگی رو با عشق قاطی می کنند .و فکر میکنند عاشق شدن . 

وقتی احساسات میاد وسط دوست داریم اگر پیش مشاور میریم حرف خودمون رو به کرسی بشینونیم  و مشاور هر حرفی بزنه ما فقط گوش میدیم چون نمیخواهیم با حقیقت روبرو بشیم چون حقیقت دور تر از اون چیزی که ما میخواهیم و فکر میکنیم بعدشم میگیم این مشاوره هیچی حالیش نیست (چون حرفایی که ما دوست داشتیم رو نزده ) این رفتار رو مشاورا بهش میگن مشاور بازی  وقتی یه دختر میاد ادعا میکنه یکی رو دوست داره  ازش میپرسی چرا طرفت رو دوست داری  میگه نمیدونم فقط میدونم هر کاری کنه دوستش دارم اگر هم بخواد دلیل بیاره دلایلی میاره که اصلا برای ازدواج دلایل محکمی نیست و شبیه  خاله بازیه بچه هاست از یه پسر میپرسی چرا دوسش داری  میگه صادقه خیلی دختر صادقیه می پرسم از کجا فهمیدی میگه خودش میگه با کسی نیست دیگه  خودش میگه  . میگه خیلی نازه  . ناز بودن ملاک  ازدواجه ؟  نه جونم یه احساسی ته دلت شکل گرفته که اون احساسه داره مغزتو شستشو میده و چرا دیگران میگن این طرف به دردت نمیخوره  ؟ چون  اونا اون احساسه رو که تو داری  ندارن پس از روی منطق بهت میگن  

میگه درکم میکنه  مشکلاتی که زیر یه سقف پیش میاد با دوران مجردی  فرق داره درک دوران مجردی با دوران تاهل دنیا دنیا تفاوت داره  . همه ما فکر میکنیم با باقیه همجنسامون فرق داریم  من با باقیه پسرا فرق دارم  منم با باقیه دخترا فرق دارم اما وقتی رابطه به هم میخوره من تو پسرا از همه بدتر میشم و اون دختر تو دخترا از همه بدتر  ما ها یاد نگرفتیم حتی  مثل دو تا ادم حسابی از هم جدا شیم  اکثر مواقع با دعوا و خیلی کارای ... این همونی بود که میگفت دوستم داره      

   وقتی اغاز رو ندونیم چطوری به پایان فکر کنیم  وقتی ندونیم کیو باید انتخاب کنیم چطور اهداف خودمون رو با اونطرف بالا و پایین میکنیم  .

دختره بعد از 6 ماه دوستی دلباخته شده خیلی راحت خودش رو در اختیار پسره قرار میده میگه خب دوسش داره  اخه پسره بهش گفته اگه منو دوست داری باید باهام فلان رابطه رو داشته باشی اخه من پسرم بهم فشار میاد  دختر نمیدونه که خب تو دوست داشتن بعضی وقتها باید  خیلی فشارهارو تحمل کرد و قتی یه پسر یا یه مرد نتونه نفس خودشو کنترل کنه فردا چطوری میخواد  فشاراهای زندگی رو تحمل کنه ؟ وقتی میبینم یه دختر یا یه پسر به طرفشون وابسته شدن و کور کورانه و کاملا احساسی میرن جلو بدجوری میریزم بهم با یکسری دلایل قصد دارن خودشونو توجیح کنند  .  

امروز با مشاورهای طرف قرار داد سایت تنظیم خانواده (www.tanzimekhanevadeh.ir)  جلسه داشتم برای برگذاری همایش وقتی مشاورا از مراجعه کننده های دختر و پسرشون میگن بعضی ها می خندند و بعضی ها هم گریه میکنند زمانی که با وبلاگ کار خودم رو شروع کردم خیلی چیزارو میدونستم اما بیشتر از اون خیلیهای دیگه رو نمیدونستم اما فهمیدم  دونستن همه وقتها هم خوب نیست . چون روی انتخابهای خودم تاثیر گذار بود . بیشتر فهمیدم  

 

 بزرگترین عیب ما اینه که بلد نیستیم کسی رو درست دوست داشته باشیم .  اگر ما خودمون رو دوست نداشته باشیم نمیتونیم دیگری رو دوست داشته باشیم  وقتی میخوای یکی رو برای ازدواج انتخاب کنی سه اصل رو در نظر داشته باش   

ا صل  اول ببین اون میتونه خوشبختت کنه بعد برو جلو  90 درصد این مرحله منطقیه   

اصل دوم ببین تو میتونی خوشبختش کنی یا نه که اینم 90 درصدش منطقیه  

اصل سوم بررسی شرایط پیرامون شاید اون بتونه تو رو خوشبخت کنه و تو هم بتونی اونو خوشبخت کنی اما اینوسط برخی شرایط هست که مانع این میشه که شما دوتا همدیگرو خوشبخت کنید پس شرایط همدیگرو از نظرات مختلف انالیز کنید  بعد از این سه اصل بعد احساسی مسئله رو دریابید  مسلما اگر با منطق انتخاب کنید و با عشق زندگی کنید بهتره تا اینکه احساسی انتخاب کنی و اصلا زندگی نکنی و یه عمر همدیگه رو تحمل کنید .   اگرم میخواهی با کسی مشورت کنی یا برو پیش کسی مشورت کن که هم تو رو بشناسه هم طرفات رو یا اینکه نه تو رو بشناسه و نه طرفت رو اینها همش تو حرف سادس در عمل قدرت میخواد چون انسان همیشه درگیره احساساتشه و اگر پای جنس مخالف وسط باشه خیلی مسائل هست که اتش این احساسات رو داغتر میکنه . 

این مطالب رو بعنوان یک مقاله در نظر نگیرید برای ارتباط بیشتر با توی کاربر فقط خواستم دردو دل کرده باشم تا تو هم راحتر بتونی با من مدیر این وبلاگ و مجموعه وب سایتهای تنظیم خانواده و عاشقی برای تو دردو دل کنی اگر دوست داشتی تو نظرات این پست نظرتو بهم  بگو اگر کمکی ازم بر بیاد بدون که دریغ نمیکنم اگر غلط املایی زیاد داشته این مطلب یا مقالاتی که از خودمه باید ببخشید خیلی ها بهم تذکر دادن  خیلی ها اومدن به من حرفای رکیک زدن تو قسمت نظرات که اینقدر زشت بودن که نمی شد تایید کرد  خیلی ها تشکر کردن خیلی ها دعام کردن خیلی ها تذکرهای به جایی دادن خیلی ها انتقاد کردن کلا خیلی ها نظر دادن و من جاداره از همشون تشکر کنم .

 

خلاصه اگر کمکی از من بر بیاد در خدمتم

با تشکر از تو کاربر عزیز . ُ

 

نظرات 105 + ارسال نظر
حسین چهارشنبه 9 بهمن 1387 ساعت 01:27

سلام تشکر میکنم از شما به خاطر مطالب خوبتون خواهش میکنم مطلبی بیشتر در مورد مسائل جنسی که یک جوان ویا نوجوان تازه به بلوغ رسیده که اون رو باید رعایت کنه ارائه کنید

[ بدون نام ] چهارشنبه 9 بهمن 1387 ساعت 15:06

سلام من امروز اومدم وبلاگت کلی از مقاله هاتم خونم.حرفات واقعا درست هست. کامل کامل قبول دارمشون.من حامد دوسش دارم ولی اول همه چیزو در نظر گرفتم بعد دوسش داشتم.خانوادش ایمانش.خواسته هاش.. هر دوتا خوانواده هم میدونن و راضین هیچ وقتم تو این 2 سال خواسته ای در باره روابط... ازم نخواسته.

گیلدا چهارشنبه 9 بهمن 1387 ساعت 15:08

اونا واسه بعد ازدواج.الان خیلی همو دوست داریم خیلی ولی میترسم بعد از ازدواج اینجوری نباشه.خودش که میگه همینجوری میمونه

گیلدا چهارشنبه 9 بهمن 1387 ساعت 15:13

ولی من دلم میخواد خوشبخت شیم هم خودم هم اون.حتی اگه به هم نباشیم.باید پیش کی برم مشاره!!!! بی رودربایسی چه فدر پول نیگیرن خیلی نمیتونم هزینه کنم.واسم مهمه.تو رو خدا بگو..

masoud جمعه 11 بهمن 1387 ساعت 04:14

سلام.شما توی درد دلت خطاب به دخترا گفتی که با یک پسر میمونی و دوستش داری بعد خودتو در اختیار اون قرار میدی.
مگه یه دختر که رابطه جنسی میده به یه پسر خودشم لذت نمیبره؟؟؟پس هر 2 طرف دارن در اختیار هم قرار میگیرن.

سلام برداشت شما اشتباه بوده

بیتا دوشنبه 14 بهمن 1387 ساعت 08:07

سلام
خیلی مطالبتون مفید بود دستتون درد نکنه بالاخره یکی پیدا شد دلش به حال ما جوونای احساسی بسوزه. من که وضعم خیلی خرابه من عاشق یک مرد متاهلم و تمام فکر منو به خودش مشغول کرده تو را به خدا در مورد عشق به مردهای متاهل هم مطلب بذارید بگید چه جوری میشه از این دام نجات پیدا کرد.
بازم ممنون

مریم چهارشنبه 16 بهمن 1387 ساعت 14:39

سلام-من دختری ۲۶ ساله هستم با پسری آشنا شدم که فکر می کنم می تونم باهاش ازدواج کنم و زندگی موفقی داشته باشم.اما مشکلی دارم که براش راه حلی پیدا نمی کنم امکان اینکه شما اگر مشاور هستید آدرس مطبتون رو به من بدید.هست؟ یا یک تلفن که بتونم سئوالم رو بپرسم

سلام
دوست عزیز شما باید مشکل خودتون رو از طریق فرم ارسال سوال مطرح کنید در صورتی که نیاز به مشاوره حضوری باشه فرم معرفی نامه به مشاور برای شما ارسال می شود .

هستی سه‌شنبه 22 بهمن 1387 ساعت 02:04

سلام
متن جالبی بود
خوشحالم که تو این سن این مسایل رو می شنوم
از اطلاع رسانی شما سپاس گزارم.

س یکشنبه 27 بهمن 1387 ساعت 10:54

باسلام و خسته نباشید
من خیلی سعی کردم به ایمیل شما سوال خودم را ارسال کنم اما ارسال نمی شد و یک پیام میداد
همیشه پایدار باشید

سلام ایمیل سایت مشکلی نداره

soli یکشنبه 27 بهمن 1387 ساعت 19:25

salam.khaste nabashid
man az diruz be tore etefaghi ba site shoma ashna shodam.vaghean matalebe khubi ro matrah kardin
az diruz ta alan hodude 15 sa@t daram maghalatetuno mikhunam
bazam mamnun 0 khaste nabashid

سلام
ممنون از مشا اما دوست عزیز ۱۵ ساعت جلوی کامپیوتر نشستن بریا سلامتی ضرر داره سی دی مقالات رو تهیه کنید تا هر موقع خواستید مطالب رو مطالعه کنید .

سژژیده ۲۰ سه‌شنبه 29 بهمن 1387 ساعت 22:49

ستاره ۲۳ سه‌شنبه 29 بهمن 1387 ساعت 22:54

سلام آقای دکتر
واقعا ازتون ممنونم چرا همه تو مملکت ما فکر میکنن جوونا اینا رو بدونن عیب ؟ اگر ما بخوایم برای مشاوره حضوری خدمت برسیم باید چی کار کنیم ؟

سلام
من دکتر نیستم دوست عزیز

[ بدون نام ] شنبه 3 اسفند 1387 ساعت 01:11

[ بدون نام ] یکشنبه 4 اسفند 1387 ساعت 15:14

سلام
شما می تونید آدرس چند تا از اون مشاورهایی که می تونن کمک کنن رو بدید.

الهام چهارشنبه 7 اسفند 1387 ساعت 11:29

سلام
خیلی خوب و تاثیرگذار بود
آنچه از دل بر آید بر دل نشیند
ممنون

لیلا پنج‌شنبه 8 اسفند 1387 ساعت 05:30

بسیار عالی بود متشکرم

solmaz دوشنبه 12 اسفند 1387 ساعت 01:20

salam,kheili kheili motoasefam ke faghat ba 5 ruz takhir matalebe webe shomaro khundam,eshtebahe bozorgi kardam ke nemidunam chetoi mitunam jobranesh konam,age mitunid komakam konid ke koja mishe khosusi harfamo bezanam va javab begiram,mamnun

سلام
از طریق فرم ارسال سوال اقدام کنید هویت شما محفوظ خواهد ماند.

solmaz پنج‌شنبه 15 اسفند 1387 ساعت 13:48

salam,man haghe ozviato az tarighe khodpardaz variz kardam,ama nemidunam be che shomareyii sms konam,rahnamayiim konid lotfan

سلام
۰۹۳۵۷۳۰۷۵۳۹
این سیم کارت به نرم افزار متصل یعنی نمیتونید باهاش تماس بگیرید
خط اول ایمیل
خط دوم شماره فیش یا اگر با کارت اقدام کردید شماره کارت
خط سوم تاریخ واریز

همه هم لاتین

یا با پشتیبانی سایت تماس بگیرید
۷۸۱۰۹۸۰-۰۳۱۱

مجهول یکشنبه 18 اسفند 1387 ساعت 22:09

سلام جناب آقای سلطانی.من واقعا از سخنان صمیمی شما تشکر میکنم.سوال من از شما این است چرا در جامعه ما همه پسرها اعم از خوب و بد ترجیح میدهند دوران مجردی خود را با سیستم چند دوست دختری طی کنند؟؟؟؟؟؟!!!!!

سلام
همه اینطور نیستند . این در دخترها هم صدق میکنه البته در بعضی از انها بارز ترین علتش اینه که خودشونم نیمدونن دنبال کی هستند و چی میخوان فقط دوست دارن کسی رو یا کسانی رو داشته باشند .

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 اسفند 1387 ساعت 18:02

سلام آقای مجد واقعا عالی بود ولی من یه مشکلی دارم در این خصوص که میخوام تلفنی بهتون بگم چیکار کنم

سلام
خب تماس بیگرید دوشنبه ها ساعت ۱۴ الی ۱۸ با پشتیبانی تماس بگیرید و بگید به بخش مشاوره وصل کنند .

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 اسفند 1387 ساعت 18:09

سلام ممنون از مطالبتون .اقای مجد چرا همه پسر ها دوست دارند طرف مقابل رو خرد کنند و چرا هیچکدام از پسر ها به روابط پاک بین خودشان علاقه ندارند۰ چرا با هر که دوست میشوم پس از یک ماه از دستش میدهم چرا چرا ۰۰۰لطفا راهنماییم کنید

سلام
مسلما این در مورد همه صادق نیست و منحصرا هم این خصلت در پسران نیست دختران انچنین هم هستند مهم انتخاب ماست معمولا چون انتخابها جنبه احساسی داره اینطور میشه

ژاله شنبه 24 اسفند 1387 ساعت 13:24

صحبتهای شماهر چند به مشاوره کردن شباهت ندارند ولی دلنشین هستند و من که تمام عمرم (۲۷سال) به دنبال آرامش و حقیقت بوده ام برایم سخته که راحت در مورد ازدواج تصمیم بگیرم و تا حالا هم مردد بودم . می خوام خواهش کنم تو ژست بعدیتون راجب ازدواج با سنین بالا ( تجزیه و تحلیل های روانشناسی ) بنویسید هر چند هزار تا مقاله خوندم ولی هنوزم درک مبهمی دارم ُ می خوام بدونم همه مردان با سنین بالا واقعا نمی تونند دوباره عاشق بشن و فرض کنین دختر بتونه ۵۰ درصد مسائل را نادیده بگیره ؟

هانیه سه‌شنبه 27 اسفند 1387 ساعت 23:43

انسان دوستیت قابل تقدیره

آرش پنج‌شنبه 29 اسفند 1387 ساعت 21:14

جا داره ازت تشکر کنم واقعا مطالبت خیلی به دردم خورد

سارا دوشنبه 10 فروردین 1388 ساعت 12:08

عالیه آقای مجد من که خیلی از خوندن و آشنا شدن با این سایت راضیم .
ولی کاش میشد از مطالب کپی برداری کرد چون من همه مطالب جالب رو برای همسرم پرینت میگیرم و معمولا وقتی بیکاره براش میخونم .

سلام ممنونم از لطف شما

برای دسترسی به مقالات به صورت افلاین سی دی مقالات را تهیه کنید

[ بدون نام ] یکشنبه 16 فروردین 1388 ساعت 17:31

سلام آقای مجد واقعا از مطالب دلنشینتون ممنونم. من یه دختر ۲۹ ساله تنهام یعنی تنها از نظر عشق . نمیدونم چرا با هر کی اشنا میشم بعد یکی دو ماه ترکم میکنند باور کنید محبت فوق العاده ای بهشون میکنم دلمو زیر پاشون میذارم اما نمیدونم چرا یه دفعهای نامردی میکنند و تنهام میذارند حتی بدون هیچ حرفی و اینکار روز به روز افسردم میکنه واقعا نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید. ممنون

dany یکشنبه 16 فروردین 1388 ساعت 23:19

شما مغرضانه برخورد میکنید نظر من چی داشت که تایید نشد

dany یکشنبه 16 فروردین 1388 ساعت 23:32

[جالب بود به علت وجود برخی کلمات نظر شما درج نشد
این کلمات عشق . ازدواج . ..چی بود منو ببین که وقت میذارم نظر بدم
اینطوری بهتره دیگه برای ارتباط که منه کاربر درد دل نکنی برای خودت بکن
خداحافظ
میتونی با این دختر 29 ساله هم ازدواج کنی تا از تنهایی دربیاد آدم مثبت

امن دوشنبه 17 فروردین 1388 ساعت 12:31

جالب است
خدمت شما عرض شودکه میتوانید برای دریافت نظرات افراد آنها را عضو کنید وبدین صورت اسم کاربری و ادرس ایشان را داشته باشید بدین ترتیب افرادی که عضوند نظر میدهند البته منظورم عضو شدن در سایت نیست بلکه عضویت در نظر خواهی است که نام کاربری و آدرس در آن مشخص است

jale یکشنبه 23 فروردین 1388 ساعت 11:40

jaleeb bud

[ بدون نام ] شنبه 29 فروردین 1388 ساعت 11:24

سلام اقای مجد ممنون از توجه و پاسختان به سوالات. من از درج مشکلم هیچ منظوری نداشتم من همان دختر ۲۹ ساله ام که ازتون کمکم خواستم در سنی هم نیستم که از روی احساساتم تصمیم بگیرم فقط نمیدونم کجای کارم مشکل دارد . خواهش میکنم راهنماییم کنید و منو با مشکلم که هر روز افسردم میکنه تنهام نذارید. ممنون

سلام
مشکل خودتان را ایمیل کنید

[ بدون نام ] یکشنبه 30 فروردین 1388 ساعت 11:56

اقای مجد من هرچی مشکلم رو مینوسیم امکان درج مطلب وجود ندارد مینویسد علت چیه

سید مهدی یکشنبه 30 فروردین 1388 ساعت 14:03

به نام خدا
آقای مجد سلام
تا به حال چندین بار درد دلتونو خوندم و حسابی به فکر فرو رفتم.
خیلی زیبا و دل نشینه.سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.من دختری 8 ساله دارم. هم دوست دارم امروزی باشم و باشد و هم نمی دونم چطور راهنمایی اش کنم که حریم ها و روابط را تا قبل از دیر شدن بفهمد و احساسی نباشه. هر موقع این افکار به ذهنم میاد سرم درد می گیره و نمی تونم از شدت نگرانی ادامش بدم.خیلی نگرانم.سال های آینده چه پیش میاد فقط خدا می دونه . فقط این رو می دونم که نه می توان بی تفاوت بود و نه می توان زیاد حساس شدو فشار آورد که نتیجه معکوس می ده.از آن جا می ترسم که به خاطر نگرانی زیاد نتونم منطقی تصمیم گرفته و عمل کنم.
موفق باشید

بنام خدا
سلام و درود

این ترس در اکثر والدین وجود داره و با توجه به مسائلی که هر روز میبینیم و می شنویم متاسفانه بیشتر میشه انچه مسلم است و ضرورت دارد حفظ محیط امن در خانواده بریا بازگو کردن و مطرح کردن سوالات و عقاید در مورد دخترخانم شما ، اولا شکل گیری یک ارتباط دوستانه با مادر ( همسر شما ) ضرورت داره اونم در سنی که فرزندان وارد محیط اجتماع ( مدرسه ) می شوند باید ارتباط دوستانه شکل بگیرد و فاصله نسلی کمتر حس شود دوستان فرزند خود را بشناسید از دوران مدرسه خود با فرزندان صحبت کنید کنجکاوی فرزندتان را برطرف کنید در عین حال حریم مادر فرزندی و پدر فرزندی باید حفظ شود .

[ بدون نام ] یکشنبه 30 فروردین 1388 ساعت 19:05

[ بدون نام ] سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388 ساعت 14:22

[ بدون نام ] چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388 ساعت 09:23

سلام و خسته نباشید از اینکه وقتتان را برای راهنمایی من میگذارید ممنونم.من دختری ۲۹ ساله با قیافه متوسط .مشکلی که دارم در مورد اشنایی قبل از ازدواج است من تا حال با پسرهای زیادی اشنا شدم که از روی احساسات نبود ولی تا حال نتوانستم با هیچ کدام بیشتر از ۲ ماه اشنا شوم .اقای دکتر بدلیل اینکه متن زیاد است و سیستم نمیپذیرد مشکل را در چند مرتبه برایتان میفرستم لطفا مرا ببخشید

سلام
از طریق ایمیل اقدام نمائید.

hamid شنبه 19 اردیبهشت 1388 ساعت 01:29

salam
azonke fingilish minisam mazarat mikham
rastesh khastam begam adama az khoshbakhty taarifhaye motavafety daran
chejor mishe kasi ro ke nemishnasim ,tarifesho az khoshbakhty bedinm???
matalebeton hamashon khob hastan az magaleehaee ke dadin manoonam
vagean kheyli site mofidi hast
khaste nabashin o dasteton tala

ya ali

سلام
ممنونم از شما موفق باشید

سارا پنج‌شنبه 31 اردیبهشت 1388 ساعت 12:05

سلام
من تازه با سایت شما اشنا شدم واقعا از شما ممنونم تقریبا به 50% از سوالات من جواب دادید.
سوالاتی که نمیتونستم از کسی بپرسم و ذهن منو مشغول کرده بود.
ویک تشکر مخصوص من یک عادت بد داشتم که وقتی فهمیدم این کار چه ضرزی داره با کمک روشهای شما تا حدودی تونستم ترکش کنم.
ممنون از همه زحمات تون

سلام
ممنون از نظر لطف شما

سیدحسین شنبه 23 خرداد 1388 ساعت 05:09

به نام افریننده عشق
سبزی راه چشمنواز سالکان ایرانی برکت باشد.
29 سالمه-2سال از معشوق بزرگترم-1ساله تو دانشگاه با هم اشنا شدیم-به خاطره خدا و خودم و خوبیه خودش میخوامش.

[ بدون نام ] دوشنبه 8 تیر 1388 ساعت 08:12

سلام بابت مطالب مفیدی که ارئه دادیدتشکر میکنم .من یک دختر ۲۴ساله هستم تازگی ها یکی از دوستان پدرم برای پسرش از من خواستگاری کرده شغلش این که از کشور های اطراف جنس وارد میکنه و بیشتر کارش در جنوب و اونجا مغازه داره.و مشکل من این که مدام تو شکم که نکنه وقتی سفر میره با کسی دوست بشه منظورم این که با یه دختر.چی کار می تونم بکنم .چه طوری متوجه بشم همچین کاری میکنه یا نه. لطفا راهنماییم کنید .با تشکر.

سلام
مشکل خود تان را ایمیل کنید یا از طریق فرم ارسال سوال مطرح نمائید.

باران جمعه 12 تیر 1388 ساعت 03:39

سلام.لازم میدونم ازتون به خاطر مطالب مفیدتون تشکر کنم

سلام
ممنونم از لطف سرکار

مریم جمعه 12 تیر 1388 ساعت 13:10 http://asheghi4u.blogsky.com

سلام
از داهنمایی های دلسوزانه شما ممنونم . من ۴ ساله که ازدواج کردم ولی هنوز با همسرم تطبیق ژیدا نکردم. با اینکه خیلی می تونه مهربان و اروم باشه و هر وقت اروم بوده به راحتی مشکل حل شده ولی متاسفانه خیلی زود عصبانی میشه و کار رو به دعوا و ناراحتی میکشه و برای همه اشکالاتش توجیهی خاص دارد و خیلی خودش رو قبول داره و وقتی عصبانی میشه بسیار بد دهن میشه بارها خواستم که با دوستی ار هم جدا شیم ولی اینقدر التماس میکنه و عذر خواهی میکننه که مجبور میشیم کوتاه بیام ولی چند روز بعد یادش میره که چه قولهایی داده و حتی باز شروع میکنه به توجیه کارهاش ممنون میشم اگر کمکم کنید خیلی دوست دارم مادر شم ولی متاسفانه با این شرایط اصلا نمیتونم به خودم این اجازه رو بدم چون اصلا به ادامه این زندگی امیدوار نیستم. از توجه شما بی نهایت سپاس گزارم. .

سلام
لطف مشکل خودتان ار ایمیل کنید در خدمتیم .

مهدی یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 16:03

سلام
من به یه دختر علاقمند شدم باید چی کارکنم از کجابفهمم مورد مناسبی برای من هست باتشکر

mahsa سه‌شنبه 20 مرداد 1388 ساعت 14:13

salam
ba tashakor
man ye pesaro dust daram kheili
ba ham harf mizanim
chikar konam mikham sharike zendegim beshe?
man 25salame
dustam dare vali chizi dar morede ezdevaj nemige
pesare khubie ham khodesh ham khunevadash
komakam konin
behem e-mail bedin
mamnun

سلام مشکل خود را ایمیل کنید .

مژگان شنبه 24 مرداد 1388 ساعت 16:24

با سلام از مطالب آموزنده شما بسیار تشکر میکنم امیدوارم در پناه خداوند زندگی شاد و موفقی داشته باشید اگر در خصوص ارضای روحی همسر مطلبی دارید لطفا ارسال نمائید اجر شما در جهت محکم نمودن زندگی خانوادگی با پروردگار

سلام ممنون از شما

پدیده جمعه 13 شهریور 1388 ساعت 04:31

من فوق العاده در سکس دوست دارم خشن باشم دختر هستم ۲۲ ساله به عنوانی از فیتیش یا برده جنسی داشتن لذت میبرم از توهین در سکس کتک زدن طرف مقابلم یعنی نامزدم این حسه منو دوس داره منتها واقعا برام سواله از نظر دینی کناه داره؟آیا تاثیر منفی در ارتباط با همسرم می ذاره؟از بندگی خدا سقوط به حیوانیتش می کنم؟در حالت عادی بسیار مهربان در پی علم دیگران میگن خداجو اما این احساس خشن در سکس را نمی دونم خوبه یا بد چون برای انسانیت حرمت قایل هستم اما شدید این حس را دارم.لطفا زود و کامل پاسخ بدید.

آ.ن سه‌شنبه 17 شهریور 1388 ساعت 18:46

سلام من یه دختر 28 ساله هستم با کسی قصد ازدواج دارم که هم از نظر احساسی و هم عقلی میشه این ازدواج و تایید کرد اون یه سال از من بزرگتره شرایط ازدواج و داره شغل تحصیلات و ....... ولی مشکل اینجاست که مادر و خواهرای طرف مقابلم راضی نیستن مادرش میگه فاصله سنی شما کمه و کلا فکر میکنه اگه ازدواج به شکل سنتی نباشه یعنی خودش واسه پسرش دختر انتخاب نکنه پسرش خوشبخت نخواهد شد .
ما به هم علاقه داریم و تقریبا معیارهای ازدواج و تا حدودی هر دو داریم ولی مشکل خانواده اون هستن نمیدونم تو این شرایط چیکار کنم یه بار بهش گفتم خوب مادرت راضی نیست تمومش کنیم ولی اون قبول نمیکنه میگه بالاخره راضی میشه
تو رو خدا راهنماییم کنید نمیدونم چیکار کنم

با سلام مشکل خودتونو ایمیل کنید

آ.ن شنبه 21 شهریور 1388 ساعت 21:15

سلام
من میل دادم ولی جواب ندادین

من پنج‌شنبه 2 مهر 1388 ساعت 14:14

سایت شما اگاهی منو بیشتر کرد یه سئوال قبلا یه خواستگار داشتم بی تفاوت بهش کمی باهم صحبت کردیم ازمایش هم دادیم خیلی سنتی بود دوستم داشت از همسایگان قدیم ما بود بعد جند سال اومدن خواستگاری خانواده خوبی اند همه فامیل میگن چرا قبول نکردی روز عقد هم معلوم شده بود اما من هیچ حسی بهش نداشتم چون کسی دیگری را می خواستم دوست بودیم اما خانواده دو طرف مخالف ازدواج ما بودن قبل عید نوروز گذشته دوباره خواستگار ی که همه قبولش داشتن خواست بیاد من قبول نکردم حالا من دانشجو هستم راستی وقتی ۲سال ژیش ازمایش می دادیم معلوم بود او ومادرش چیزی را ازمن مخفی می کنن حاا مهم نیست دوست داشتم می امدن وقبول می کردم ۳ماهه که بابام فوت کرده حالا به اومدن اونا علاقمندم ولی می ترسم این خواستگار خوبم دیگه نیاد چی کا کنم

سلام مشکل خودتونو ایمیل کنید

شادی یکشنبه 5 مهر 1388 ساعت 21:58

سلام ، آقای مجد

من براتون ایمیل زدم و مشکلم رو باهاتون در میون گذاشتم. امیدوارم وقت داشته باشید و بخونید . چون واقعا به کمک احتیاج دارم ...

ممنون ازتون

سلام
بله ایملیلوتنم جواب داده شد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد