ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج
ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

چرا در رابطه زناشوئی عشق ما روز به روز کم رنگتر می‌شود

 

چرا در رابطه زناشوئی عشق ما روز به روز کم رنگتر می‌شود

 

منبع : سایت همدردی

بر خلاف تصور خیلی ها که فکر می کنند عشق یکباره پیدا می شود و همیشه می ماند و یا حتی بیشتر می شود؛ واقعیت اینست که عشق ممکن است یک لحظه ایجاد شود، اما همانند بذری است و در صورتی باقی می ماند و رشد می کند که در زمین مناسبی جای گیرد، آب و نور کافی به آن برسانیم؛ مرتب آفت کشی کنیم و به آن کود بدهیم و مستمراً به آن رسیدگی نمائیم.
 
چگونه عشق به مرور کمرنگ می شود یا از بین می‌رود؟
ما عاشق ایده‌ آلها و کمالها می شویم و از نقصان ها می گریزیم. شاید تعجب کنید اگر بدانید معمولا انسانها عاشق یک موجود کامل و بدون نقص در ذهن خود می شوند و هنگامی که این تصویر ذهنی را منطبق با یک دختر یا یک پسر در اطراف خود می‌کنند، به آن نام عشق می نهند. پس عشق به آن دختر آن وقتی رشد می یابد و قلب ما را به تپش وا می دارد که او خود را منطبق با تصویر ذهنی ما ارائه دهد. و هنگامی که به مرور او را متفاوت از ذهنیات خود بیینم ، عشق ما رو به افول می رود. اما اینکه تصویر ذهنی ما چگونه باید در بیرون شکل بگیرد و حفظ شود نیاز به تخصص و منطق دارد ، لذا عشق ما فوق عقل است ، یعنی اینکه باید از مسیر عقلانی و منطقی گذر کند و بالاتر از تفکر خام ما باشد ، نه به عکس . یعنی عشق نباید مادون فکر باشد. عشقی که مادون باشد، و از سطح پائین تری برخوردارست ،  ارزش ندارد تا برایش بمیریم.
پس اگر در زندگی به مرور دریافتیم همسرمان از زیر بار وظایف و مسئولیتهای خود شانه خالی می کند، لذتهای خود را محور قرار می دهد و هنوز « من» بودن محور فکری اوست. اینگونه می شود که کسالت مزمن عشق، را به چشم خواهیم دید. از دیگر آفتهایی که ما به عشق می رسانیم ، می توان به موارد زیر اشاره کرد.
عدم انعطاف پذیری:
عدم انعطاف پذیری نسبت به مسائلی که در زندگی با آن روبرو هستیم. مثلا اگر تعصب روی روش و سلیقه های خود داشته باشیم.  و به علاقه ها، سلیقه ها و شیوه های زندگی همسرمان، مکرراً انتقاد کنیم یا از آن بدتر ، اهانت کرده یا مسخره بگیریم.
کمال گرایی افراطی:
از آنجا که ما در ناخودآگاه عاشق « خوبی مطلق» ،  « مثبت مطلق » و « کمال مطلق» شده ایم و معشوق خود را آخر معرفت و خوبی ارزیابی کرده ایم ، به مرور این ارزیابی خطا،  خود را به ما نشان می دهد و دچار مشکل می سازد. او هرگز نمی‌تواند انتظارات و توقعات ایده آلی ما را بر آورده کند. او هم یک انسان مثل بقیه انسانهاست و بدیهی است که نقاط ضعف زیادی نیز در کنار نقاط مثبت و نقاط قوت خود دارد.
عدم مهارت های زندگی:
مهارت های کافی جهت رسیدگی به بذر عشق را نداریم. مهارتهای ارتباطی زندگی را کسب نکرده ایم ، مقابله با تنش ها و مشکلات را تجربه نکرده ایم ،‌نحوه سازگاری با مسائل زندگی را نیاموخته ایم ، همه و همه موجب ناکارآمدی ما در ایجاد عشق و آرامش در زندگی می شود
عدم رعایت حریم خانواده و مرزهای زندگی:
به وظایف خود در زندگی آگاهی نداریم یا مرزهای مسائل زندگی و مشکلات خانواده را رعایت نمی کنیم. مثلا موارد مربوط به خانواده را به بیرون منتقل می کنیم . مشکلات را به دلسوزان خود مثل پدر، مادر، دوستان ،‌فامیل ، حتی همسایگان و ... در میان می گذاریم یا در حیطه و مرزهای همسرمان دخالت می کنیم و به نام عشق و دوست داشتن وی را کنترل کرده و در قفس نامرئی انتظارات خودمان، او را محبوس و زندانی می کنیم. مثلا به علائق او ، دوستان وی،‌نحوه لباس پوشیدن او، شیوه راه رفتن و حتی طرز تفکر و احساسش گیر می دهیم و او را در تنگنا قرار می دهیم. و در نهایت آزادی را از او می گیریم.
مشکلات شخصیتی و انتظارت غیر واقع:
توقعات بیجایی به لحاظ مسائل شخصیتی خود، از همسرمان داریم. که بر آورده شدنی نیست و برآورده نمی شود. مثلا یک نفر با اختلال شخصیت وسواسی، زیاد نکته سنجی می کند و معیارهای زیادی در ذهنش دارد و با ریزبینی بیش از حدی که به همسرش نشان می دهد و او را در چهارچوب خشک و در قالب معیارهایی که تعیین می کند؛ حبس می کند و عرصه را بر او تنگ می کند. یا کسی که اختلال شخصیت پارانوئیدی دارد و بدبین است ، با سوء‌ظن ها و بدبینی ها خود و حسادت و توهم توطئه هایی که در ذهن خود، آنها را می بافد، همسرش را همیشه در نقش یک دشمن و جاسوس می بیند.
لذت طلبی و خودکامگی:
ما می بایست در چهارچوب خانواده، خود را مقید به بعضی امور کنیم. وقتی که لذتهای خود را که در خارج از خانواده است به صورت افراطی دنبال می کنیم و توجهی به خواست و میل خانواده نداریم . به مرور زندگی یک طرفه و بی روح می شود. زن و شوهر هر کدام دنبال تمایلات خاصی در خارج از خانواده هستند. و لذت بردن از یکدیگر را فهم نمی کنند.
عدم مهارتهای ارتباطی:
نمی توانیم ارتباط موثری با همسرمان بر قرار کنیم، حرف هم را نمی فهمیم. هر کدام به ظاهر منطقی صحبت می کنیم ، ولی نمی توانیم یکدیگر را قانع کنیم. توجه کافی به احساسات ، خواسته ها و صحبتهای یکدیگر نداریم . گوش شنوا و تحمل ارتباط موثر را از هم دریغ می کنیم. در رساندن حرفهای خود به یدیگر آنها را تحریف می کنیم یا آنقدر مبهم رفتار می کنیم یا صحبت می کنیم که دیگری را به خطا می اندازیم. در واقع مهارتهای ارتباطی را نمی دانیم.
 
اگر گویند «لحظه ایست روئیدن عشق .... »؛ پس این هم شاید درست باشد که «لحظه ایست مردن عشق.»
ولی عشق عمیق تر از آنست که لحظه ای خلق شود یا در لحظه ای بمیرد. هم به وجود آمدن عشق مستلزم صبر، سختی و زمان است و هم از بین رفتن آن به علت مسائل مختلفی است که در طی زمان و به وسیله زوجین ایجاد می گردد.
آنچه که اکثراً افراد با هم اشتباه می گیرند؛  «هوس » و « عشق » است.
 هوس : میلی شدید برای پاسخ آنی به یک نیاز جسمانی و روانی است که به خود رنگ رمانتیک می گیرد و یک استدلال به ظاهر عقلانی نیز در پی دارد و پس از ارضا تا زمان نیاز بعدی محو می شود. هوس شامل آن چیزهایی از وجودتان است که شما نقشی در آن نداشته اید. فقط احساسی هست که در خود برای ارضاء نیاز می بینید.

 

حرف امروز سایت اطلاع رسانی  تنظیم خانواده با شما :

هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته میشود، در دیگری باز میشود ولی ما اغلب چنان به در بسته چشم میدوزیم  که درهای باز را نمیبینیم!

نظرات 10 + ارسال نظر
محسن چهارشنبه 26 فروردین 1388 ساعت 02:31

سلام و خسته نباشید...
وبسایت عالی و آموزنده ای دارید
ببخشید من یه سوال داشتم در مورد افزایش اندازه آلت تناسلی مردان آیا راهی وجود دارد لطفا در این مورد توضیح بدید خیلی ممنون

زری چهارشنبه 26 فروردین 1388 ساعت 03:07

سلام
مفید و مختصر بود.
مرسی از شما
به نظرم مهمترین دلیل کمرنگ شدن عشقها روابط نامناسب مرد و زن در اجتماع هست.دیگه حیای زن و غیرت مرد مفهومشو داره از دست میده.همه میخوان لارج باشن به مد باشن خودشون به یه نفر محدود نکن.از همکار گرفته تا فامیل تا هم کلاسی از همه به شکلی کام بگیرن.به شدت احساس کمبود محبت کمبود نگاه وتوجه میکنن.در کل با خودشون درگیری دارن.
رابطه با خدا بهترین راه به پر رنگ کردن عشقهای کم رنگ شدس.
به امید پایدارتر شدن زندگیها وبه امید آمدن او...

مریم چهارشنبه 26 فروردین 1388 ساعت 08:21

باسلام
مفهوم عشق داره کم کم از بین میره این عشق نیست که این دختر وپسر ها دارند همش هوس من خودم فرهنگی ویک روانشناسم با دانش اموزان وقتی صحبت میکنم علت دو ستی ها را جویا که میشوم یا به علت کمبود محبت یا به دلیل مسائل مالی یا می خواهند ارضاءجنسی شوند یا .... وخیلی انگشت شمار هستند که معنی عشق را بدانند انها می خواهند فقط خود را تخلیه روانی کنند امار های طلاق این را به خوبی نشان میدهد .با تشکر

سید مهدی چهارشنبه 26 فروردین 1388 ساعت 08:53

به نام خدا
آقای مجد سلام
امیدوارم همواره خوب باشید
مقاله انتخابی تون عالی بود و تاثیر گذار.به نکته مهمی اشاره کرده اید که داره کمکم به معضل جامعه ما تبدیل می شه. این هم یکی از آثار مخرب تهاجم فرهنگی و در کل دوری از دین و خداست.همه چیز مانند مشکلات اقتصادی ، عدم وجود بهداشت روانی ، مکر و دسایس دشمنان ، سمبل قرار دادن فرهنگ هایی که کیلو مترها با ما اختلاف دارن و ......... همه وهمه دست به دست هم دادن و عشق و محبت و از میان برده و بدتر از همه کانون خانواده ها را هدف گرفته اند. و ما و مسئولانمان هم چنان بی توجه و بی تفاوت نظاره گر هستیم.
خداوند عاقبتمان را ختم به خیر کند.
با تشکر از نظر زری خانم
و ممنون ازشما
موفق باشید

درمانگر عاشق پنج‌شنبه 27 فروردین 1388 ساعت 00:17 http://semema.blogfa.com

مولانا شب عروسی فرزندش بهش گفت : فرزندم همه عمر با همسرت چنان باش که امشب

حمیده جمعه 28 فروردین 1388 ساعت 11:36

سلام.بانظر همگی موافقم به نظرمن یکی از دلایل عمده ی دورشدن جوانان از معنویات همین ماهواره است بعضی ها که می خوان سرخودشان راشیره بمالندمی گویندبه خاطراخبارش ماهواره گرفتیم خوب برو روزنامه بگیربخون آمارهانشان میده۹۵٪افراد به خاطرشبکه های غیراخلاقی ماهواره نگاه میکنن واقعامتاسفم..بعد هم نتیجه اش همین میشه که می بینیم ولی درواقع نمیفهمند همین ماهواره چقدرمانع برکت ورحمت الهی درخانه است.
آقای سلطانی لطفا جواب ایمیلهارو هم بدین.ممنون

س شنبه 29 فروردین 1388 ساعت 12:34

ایول مولانا

آیدا یکشنبه 30 فروردین 1388 ساعت 19:36

سلام آقای مجد
دستتون طلا خوب نوشتین
و همچنین همگی دوستان

با آرزوی موفقییت واسه همتون

بابای!!!:)

حسن دوشنبه 14 اردیبهشت 1388 ساعت 19:04

خیلی خوب بود بلکه عالی بود.
خیر ببینی جوون

فریبا یکشنبه 17 خرداد 1388 ساعت 09:23

ممنون.اما اگه این رابطه کمرنگ شد و برای ادامه اجبار داشتی چه باید کرد؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد