با کسی آشنا شده اید و قصد ازدواج دارید، خواستگاری رفته اید یا قرار است به زودی شیرینی بخورید. اما از کجا می دانید که دقیقا وقتش رسیده سر سفره عقد بنشینید؟ شاید هنوز برای بله گفتن زود باشد؟! اگر از مراحل زیر عبور کرده باشید، یعنی وقت بله گفتن رسیده است.
قبل از هر کاری باید تکلیفتان با خودتان روشن شده باشد. از زندگی الانتان راضی
هستید؟ دوست دارید نوع دیگری از زندگی را تجربه کنید؟ اگر جوابتان مثبت است
یعنی یک مرحله جلوتر از دیگران هستید. اگر به ازدواج به چشم راه نجات از مشکلات
امروزتان نگاه نمی کنید و انتظار ندارید طرف مقابلتان نجات دهنده شما از بدبختی
ها باشد، یک قدم دیگر هم جلوتر از دیگران می روید. برای این که واقعا آماده
ازدواج باشید، باید قدم سوم را هم بردارید؛ یعنی در قد و قواره یک فرد مسئولیت
پذیر و متاهل ظاهر شوید. فردی رشد یافته که می داند از زندگی چه می خواهد و
چطور باید به آن برسد. کسی که می تواند مسئولیت یک زندگی مشترک را به عهده
بگیرد، از کسی دیگر حمایت کند و به جای از این شاخه به آن شاخه پریدن، روی ریل
مناسبی پیش برود.
شاید فکر کنید که ازدواج یک امر شخصی است و به هیچ کس جز شما دو نفر ربط ندارد
ولی صد در صد اشتباه می کنید چون احساسی که خانواده شما به طرف مقابل تان دارند
به مرور می تواند روی رابطه شما اثر بگذارد. در سیگنال هایی که خانواده تان در
این مورد به شما می دهد چه به صورت خودآگاه و چه ناخودآگاه توجه کنید چون می
تواند اطلاعات جالبی در مورد طرف مقابل به شما بدهد.
شاید تا امروز با گزینه های ازدواج زیادی برخورد کرده باشید که یک یا دو ویژگی
خاص در وجود آنها باعث می شده دلتان نخواهد همه عمر کنارشان باشید. اما اگر کسی
را پیدا کردید که با وجود بلند خندیدن یا دماغ بزرگش همچنان دوستش دارید و از
همه ویژگی های اخلاقی او خوشتان می آید و در عین حال می دانید او هم مثل هر آدم
دیگری ضعف هایی دارد ولی همچنان دوستش دارید، پس آدم مناسبتان را پیدا کرده
اید.
اشتباه نکنید؛ عشق و فداکاری برای ازدواج لازم است ولی معنایش این نیست که
نباید تا قبل از اینکه زیر یک سقف بروید، از پول حرفی بزنید. این بزرگترین
اشتباهی است که دختر و پسری که قصد ازدواج دارند ممکن است مرتکب شوند و بعدها
چوبش را بخورند. درست است که شما و طرف مقابل تان کارشناس بورس نیستید ولی
حداقل باید در مورد وضعیت مالی یکدیگر اطلاعات نسبتا کامل و شفافی داشته باشید
و بعد قدم بعدی را بردارید. اگر هر کدام از دو طرف قبل از ازدواج بدهکاری داشته
باشد یا درگیر مشکلات مالی باشد، این مساله به سرعت در زندگی مشترک خودش را
نشان می دهد و منجر به بروز اختلافات جدی می شود. پس صحبت کردن در مورد حساب پس
انداز و میزان حقوق و... نه تنها بد نیست بلکه می تواند مسیر آینده تان را روشن
تر کند.
آیا در مورد برنامه هایی که برای آینده مثلا 5 تا 10 سال بعد دارید، با هم حرف
زده اید؟ پس یک قدم به زمان مناسب خواستگاری نزدیک شده اید. به اگر شما و طرف
مقابلتان به طور طبیعی و صادقانه در مورد آینده با هم حرف زنده اید حتی اگر
مطمئن نیستید که مثلا ده سال بعد در چه جایگاهی هستید یا چه می کنید و حتی اگر
به مشترک بودن این آینده اشاره نکرده اید، معنایش این است که می توانید برای
ازدواج اقدام کنید.
هر کسی در زندگی شخصی و شغلی اش یک سری جاه طلبی ها و آرزوها و رویاهای منحصر
به فرد دارد ولی قبل از خواستگاری کردن مطمئن شوید که جاه طلبی های شما تعارضی
با رویاهای طرف مقابل تان ندارد. مثلا اگر شما می خواهید هم درآمد و پس اندازی
که تا امروز داشته اید را صرف راه اندازی کسب و کار شخصی خودتان بکنید طرف
مقابل قبل از اینکه با پیشنهاد ازدواج شما مواجه شود باید این مساله را بداند.
اگر وقتی حرف می زنید از کلمه ما استفاده می کنید، اگر وقتی می خواهید تصمیمی
بگیرید با خودتان فکر می کنید که او چه فکری در این مورد می کند یا چه احساسی
دارد و اگر این مساله باعث می شود در مورد بعضی تصمیم ها تجدید نظر کنید، زمانش
فرارسیده که به سمت ما شدن با او قدم بردارید.
هر قدر هم که با هم خوب باشید، هر قدر هم که خانواده یکدیگر را بشناسید، حتی
اگر از بچگی با هم بزرگ شده باشید، باز قبل از ازدواج باید مشاوره بروید. در
این باید هیچ شکی وجود ندارد. مشاوره نرفتن قبل از ازدواج، ممکن است به قیمت
مشاوره های پیش از طلاق تمام شود. پس این کار مهم را نادیده نگیرید. مشاور به
شما خواهد گفت که با توجه به تیپ های شخصیتی تان چه چالش هایی انتظار شما را می
کشد و چطور باید با آنها مواجه شوید.
منبع: تبیان
نمیدونم همسرم چقدر درامد داره؟ نمیدونم همسرم با درامدش چکار میکنه ؟
مسائل مالی همیشه اولین دلیل جدایی افراد نیست اما میتواند عامل مهمی در تصمیم بر جدایی باشد. چیزی که مهم است توجه به چنین آمارهایی است: در یک پژوهش مشخص شده است که ۳۰ درصد افراد معتقدند دروغ گفتن درباره پول در یک رابطه مشترک طبیعی است. ۱۶ درصد دیگر فکر میکنند پنهان کاری اگر درباره رقمهای بسیار زیاد باشد اشکالی ندارد. علاوه بر این تقریباً ۵۶ درصد افراد گفتهاند که پول را خرج میکنند بدون اینکه نظر دیگری را بپرسند و البته ۲۷ درصد دیگر هم نسبت به مشورت با دیگری در مورد مسائل مالی مردد هستند.
همه چیز به میزان اعتماد و علاقمندی در رابطه وابسته است. هر چقدر اعتماد بیشتر باشد احتمال پنهان کاریهای مالی کمتر است. به همین دلیل است که برای بررسی چنین مسالهای ابتدا باید به میزان پویایی رابطه توجه کنید: هر چقدر نوع ارتباطتان بهتر باشد، مسئولیتهای مالی را بیشتر تقسیم میکنید، اهداف مشترک بیشتری دارید و دروغها یا بی توجهیهای بسیار جزیی مالی را کمتر جدی میگیرید.
مردها بیشتر از زنها درباره میزان درآمدشان پنهان کاری می کنند. آنها معمولاً دلایل خودشان را برای این کار دارند. بعضیها فکر میکنند لازم نیست کسی درآمدشان را بداند و این را بخشی از اقتدار خود میدانند، بعضیها برای پیشگیری از خرج زیاد این کار را میکنند و بعضی هم ترکیبی از هر دوی اینها هستند. این البته میتواند بیانگر سیستم فکری پدرسالارانه مرد نیز باشد. همه این دلایل اشتباه و ناشی از بی اعتمادی یا خودبرتربینی هستند. اگر به کسی که با او زندگی میکنید اعتماد دارید او باید همه چیز را در این باره بداند. هر کاری شبیه مخفی کردن رمز عبور یا جا به جایی پولها برای اینکه همسرتان به آن دسترسی پیدا نکند یک خیانت است.
زنان هم درباره مسائل مالی پنهان کاری میکنند آنها هم با دلایل ویژه خود این کار را میکنند؛ گاهی برای روز مبادا، گاهی برای حمایت از خود یا فرد دیگری و گاهی هم بخاطر ترس از اینکه دیگری بخواهد همه درآمد را در اختیار خودش بگیرد.
تنها راهی که برای حل این نوع پنهان کاری دارید این است که باورهایتان را تغییر بدهید، بنای رابطه را بر اعتماد بگذارید برای اینکار میتوانید با هم حرف بزنید اگر نگرانی خاصی وجود دارد که باعث این نوع پنهان کاری میشود ابتدا این نگرانی را رفع کنید.
در اغلب موارد کسی به دیگری توضیح نمیدهد که پولها را برای چه نوع از هزینههای جزیی خرج کرده است. واقعاً هم نیازی به این کار نیست که به هم جواب پس بدهید که با صد هزارتومان چند ماست یا روغن خریدهاید اما اگر پولی را برای کالایی گران هزینه میکنید نباید آن را پنهان کنید.
با این حال پیش میآید فردی که تحت فشار مالی توسط دیگری قرار میگیرد گاهی درباره میزان هزینهها دروغ بگوید. زنی را در نظر بگیرید که توسط همسرش در مضیقه مالی است و سعی میکند هزینههای شخصیاش را از هزینههای خانواده پرداخت کند. مساله در این موارد بسیار پیچیده است چون او بر اثر خشونت مالی همسر هزینهها را پنهان میکند.
علاوه بر این خیلی اوقات افراد درباره هزینهای که برای خانواده خودشان میپردازند به هم دروغ میگویند. مرد و زن هر دو ممکن است چنین پنهانکاریهایی داشته باشد فقط به این دلیل که طرف مقابل تاب و تحمل چنین هزینههایی را ندارد.
به ظاهر ماجرا که نگاه میکنید خیلی آن را تهدیدآمیز و جایی برای نگرانی نمیبینید. اما این ممکن است به یک بحران در رابطه تبدیل شود و یا ممکن است نوعی تهدید یا آزار فرد مقابل به حساب بیاید. این در حالی است که مساله میتواند از همان ابتدا به راحتی حل شود. کافی است هزینههای جاری خانواده و هزینههای فردی مشخص شوند و هر دو نفر به پرداخت صادقانه هزینههای جاری خانواده متعهد باشند. در مورد هزینههای فردی هر کسی حق دارد آزادانه آن را برای خودش خرج کند بدون اینکه مجبور باشد به دیگری توضیح بدهد که با پولها چه کرده است. مادامی که این هزینههای فردی باعث بیاعتمادی در رابطه نمیشود دیگری نمیتواند در آن مداخله کند.
کسی که اهل قمار است، یا دائم خریدهای غیر ضروری و نامتعارف دارد بعد از مدتی مجبور میشود که دروغ بگوید چون طرف مقابل نمیتواند شاهد به باد رفتن اموال و داراییها باشد. چنین افرادی به مرور زمان یاد میگیرند چیزی درمورد داراییهایشان، کاری که با پول میکنند و شکستهای مالیشان نگویند. آنها حتی درباره خرید یک سهام هم حرفی نمیزنند. این نوع پنهانکاریها ناشی از عادتهایی است که فرد نمیتواند آن را ترک کند.
اینکه بخواهید با فردی که معتاد به خریدن است یا قمار میکند یک گفتگوی منطقی داشته باشید عملاً بیفایده است. هر نوع برنامهریزی مالی با این فرد با شکست مواجه میشود چون او نمیتواند به آن پایبند باشد. پیش از آنکه بخواهید در این زمینه به موضوع پنهان کاری مالی بپردازید باید اعتیاد و عادتهای بد را درمان کنید.
قرض دادن پول به دوست و آشنا هم یکی از دلایل پنهانکاریهای مالی است. در واقع وقتی همسرتان این مسأله را پنهان میکند که پولی را بدون ضمانت پرداخت به دیگران قرض میدهد. به ویژه اگر این پول را از منابع مشترک مالی برداشته باشد تلاش بیشتری برای پنهانکاری خواهد کرد.
ترس از ایجاد تنش و درگیری یکی از عواملی است که فرد سعی میکند این مسأله را از شما پنهان کند بنابراین اگر میخواهید جلوی این مسأله را بگیرید باید کمی آرامتر باشید و دلایل منطقی خودتان را مطرح کنید. در نهایت با یک گفتگوی منطقی میتوانید با هم به توافق برسید که آیا باید به دیگران پول قرض بدهید یانه و یا در چه شرایطی و به چه کسانی و با چه نوع ضمانتی پول قرض بدهید.
منبع :روزنامه اطلاعات